چکیده:
یکی از شاخههای ادبیات تطبیقی که به مقایسه و تطبیق آثار ادبی میپردازد «ادبیات مقابلهای» است. در این شیوه تأثیر ادبیاتی بر ادبیات یا شاعری بر شاعر دیگر در نظر گرفته نمیشود و تکیه بر روی نقاط وحدت اندیشه است. ادبیات تطبیقی آمریکایی نیز برخلاف مکتب فرانسه، بر همین شیوه نظر دارد.در این نوشته براساس شیوه «ادبیات مقابلهای» به مقایسه تعدادی از «عاشقانه» های احمد شاملو و ناظم حکمت پرداخته شده است. این شاعران بزرگ با در پیش گرفتن سبک و سیاقی خاص و مدرن در عرصه عاشقانه سرایی و پیوند زدن عشق با زندگی و مبارزه و جریانات اجتماعی و امید و تلاش و تحرک، تغزلات زیبایی را خلق کردهاند.جنبه عمومی و انسانی یافتن عشق، ذهنیت غنایی تازه، شکایت این دو شاعر از روزگار غریب عشق و نمودهای خاص عرفان زمینی در عاشقانههای آنها، اشعاری زیبا و بیبدیل و مدرن در ادبیات غنایی ترکی و فارسی پدید آورده است.
خلاصه ماشینی:
"میپنداریم که نیروی عشق ما باعث خواهد شد نیروهای مخالف در برابرمان سر تعظیم فرود آورد و در تاریکی ناپدید گردد، همه مشکلات از پیش پا برداشته میشود و آینده بینقص خواهد بود» (پک، 119:1372) همانند «لئوبوسکالیا» که اعتقاد دارد «عشق همیشه خلاق است، عشق ویران نمیکند، این تنها دست مایه امید انسان است» (بوسکالیا، 137:1378) اریک فروم نیز میگوید: «عشق عبارت است از رغبت جدی به زندگی و پرورش آنچه بدان مهر میورزیم» (فروم، 39:1370).
عشق برای ناظم نیز مایه ی امید و زندگی و مبارزه و تلاش است و او با تکیه بر نیروی خارقالعاده آن، سختترین لحظات را در کنج زندان به لحظاتی خوش و امیدآفرین تبدیل میکند، اما او قدمی فراتر نهاده و در امیدواری هم ساکن نمیشود و میخواهد این روح امید و تحرک را در جان دیگر انسانها جاری سازد: اندیشیدن به تو زیباست/ و امیدبخش/ چون گوش سپردن به زیباترین صدا در دنیا/ زمانی که زیباترین ترانهها را میخواند/ اما امید برایم بس نیست/ دیگر نمیخواهم گوش دهم/ میخواهم خود نغمه سر دهم ...
عاشقانههای ناظم چنان سرشار از یگانگی و صمیمیت و در هم تنیدگی با معشوق و چنان لبریز از ایثار، فداکاری ، محبت خالص و عشق گرم و زنده است که گاهی عاشق از معشوق باز شناخته نمیشود و این پیوند روحی و رابطه ی گرم و صمیمانه موجب میگردد که آنها با سرنوشتی یکتا با هم زندگی کرده و بار مشکلات و درد و رنج روزگار را با هم بکشند؛ به گونهای که سنگینی بار یکی را آن دیگری نیز بر دوش خود احساس کند."