چکیده:
این مقاله با هدف بررسی یکی از مفروضات امتناعی برای رد یا تردید نسبت به نظامی حزبی پردازش شده است. نظام حزبی در ایران با مشکلات و موانع نظری- فعلی بسیاری مواجه است که بررسی یکایک و همچنین نحوه ارتباط آنها با یکدیگر نیازمند مطالعات گسترده ای است. مقاله حاضر تنها به پژوهش در مورد مفروض معمول استنباط شده از آیات قرآن در نفی حزب، محدود شده است. مقاله با نشان دادن این که اساسا حزب در قرآن بطور عموم در وجه دینی آن استفاده شده و با وام گیری از فرمول فقهی منطقه الفراغ این نتیجه را بدست می دهد که حزب به عنوان یک «روش» در سازماندهی سیاسی- اجتماعی، اقتصادی مسلمانان یک روش منطقه الفراغی است.
خلاصه ماشینی:
"به این اعتبار، ترکیب «کل حزب بمالدیهم فرحون» به خودی خود، سرزنشی را به همراه ندارد و اگر این برداشت خالی از وجه حقیقی نبوده باشد، آنگاه میتوان در تکمیل آن اضافه کرد که فرمان به نهی قطعه پایانی آیه 31 یعنی «لاتکونوا من المشرکین» عملا و نظرا همان گونه که علامه طباطبایی هم توضیح داده، اشاره به خصلت تشتت و تفرق بین مشرکان است و خداوند با این نهی میخواهد مومنان را از دچار شدن به این وضعیت تحذیر کرده باشد، وضعیتی که نمونه آن براساس مصادیق مفسران آیه 53 سوره مؤمنون در اشاره به اهل کتاب بود.
شاید منتقدی این گونه اعتراض کند که چرا این حکم معرفتی در ادامه دو آیهای آمده است که به نوعی مصادیق آن یعنی تفرقه اهل کتاب و اصل شرک، مورد سرزنش و مذمت است؟ آیا این امر به تنهایی دلالت نمیکند که سرزنش به ترکیب «کل حزب بمالدیهم فرحون» هم تعمیم مییابد؟ در پاسخ به این نقد، احتمالا چند توضیح راهگشا خواهد بود.
در مجموع آیات مورد نظر از دو سوره مائده و مجادله که هر دو مدنی هستند، به رغم زمینههای مشترک با آیات سور مکی، متوجه حفظ همبستگی مسلمانان در قبال خطرات ناشی از تسلیم شدن به ولایت اهل کتاب و همچنین نفوذپذیری از دشمنان خداوند و رسول در قالب رابطههای خویشاوندی هستند و به عبارت دیگر، حزب مسلمانان را در قبال احزاب غیر مسلم یا دشمن قرار میدهد."