چکیده:
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه توماس آکوئیناس در باب عدالت به عنوان یک فضیلت می باشد. در این مقاله پس از بیان تعریف فضیلت و تعیین مهم ترین فضیلت اخلاقی، به بررسی نظرات توماس در باب عدالت توزیعی، حق و بی عدالتی پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
"اما توماس در شرح بر این متن ارسطو که میگوید: فضیلت، ملکهای است، یعنی حالت اکتسابی پایداری است که چون کسی آن را بدست آورد میتواند در مطابقت با طبیعت خود رفتار کند، میگوید: مقصود از طبیعت، چیزی است که هر موجودی را در مقر نوع خویش برقرار میدارد.
نکته قابل توجه این است که ما در آراء متألهین قرون وسطی به تعاریفی بر میخوریم مانند تعریف آگوستین مثلا که در آنها صحت اراده انسان بر مقیاس مطابقت آن با اراده الهی سنجیده میشود؛ چنانکه گفته میشود، معصیت آن است که برخلاف قانون ازلی سخن بگوییم، اما توماس خاطر نشان میکند که همین که به یاد آوریم که عقل، صنع خداست کافی است؛ زیرا برخلاف دستور عقل رفتن، دستور خدا را به یک سو نهادن است.
آکوئیناس بر این عقیده بود که قوانین ناعادلانه، نه تنها مستلزم اطاعت نمیباشند (اگر موجب مخالفت با خیر الهی باشند، باید، از آنها سرپیچی کرد، در حالی که اگر آن قوانین، فقط امور مهم غیر ضروری باشند لازم نیست که اطاعت شوند) بلکه معتقد بود______________________________1 ـ در یک دسته بندی کلی مقوله عدالت به دو بخش توزیعی و اصلاحی تقسیم میشود این تقسیم بندی در سخنان ارسطو و همچنین توماس به چشم میخورد.
اما توماس خاطر نشان میکند که عدالت مانع میشود، از این که انسان بسیاری از کارهای ناشایست را انجام دهد، بطوری که مثلا عدالت، مانع سخن خشمگینانه، دشنام به دیگران، غیبت و بکار بردن کلماتی در جهت تمسخر دیگران و همچنین لعن و نفرین دیگران به نحوی که خواستار صدمه و زیان دیگران باشد، میشود."