چکیده:
هدایت مخلوقات به سوی کمال از سنت های الهی است. دستگاه آفرینش با هدایت تکوینی، انواع موجودات را به سوی کمال مناسب خویش سوق داده است، ولی انسان را از نوع هدایت تشریعی با ارسال پیامبران و انزال کتاب به تکامل می رساند. از دیدگاه قرآن و عهدین، انسان شبیه به خدا آفریده شده است، ازاین رو هدف از خلقتش، تکامل روحی و معنوی به همراه دانش است. شباهت انسان به خدا درگرو رحمت الهی و فراگیری صفات اخلاقی خدا و داشتن حیات معنوی است. آنچه این مقاله بدان اهتمام می ورزد، شناخت مفهوم هدفمندی و نوع حیات معنوی در قرآن و عهدین است. از دیدگاه قرآن، انسان با توانمندی هایش در خلقت، مظهر تجلی صفات الهی است و قرار است در دنیا شایستگی خلافت الهی را پیدا کند ومحل ظهور اسمای الهی شود. تعالیم انبیا در تورات، مبنی بر قداست است که گویای کیفیتی است که نفیا مستلزم دوری جستن از همه چیزهایی است که مخالف اراده الهی است و اثباتا خود را وقف عبادت کردن است. در اناجیل، هدفمندی حیات بشر به دنبال انگاره سقوط بشر و گناه نخستین است و به مفهوم فدا و رستاخیز مسیح اتکا دارد. لطف الهی توسط مسیح عامل اصلی نجات بشر است و ایمان آوردن به مسیح به تنهایی و به عبارتی دیگر آموزه فیض یا همراه بودن آن با اعمال نیک در نجات بشر و آمرزیدگی او، در دو دیدگاه کاتولیک و پروتستان تفسیر متفاوت دارد. این مقاله درصدد است که چگونگی هدفمندی حیات بشر را از منظر قرآن و عهدین «تورات و انجیل» بررسی نموده تا مشترکات و مفترقات ادیان را تبیین نماید.
خلاصه ماشینی:
بنابراين ، کسب والاترين درجۀ ممکن ازکمال وحيات براي بشر در اين است که خود را تا حد امکان شبيه خداوند گرداند«اينک اي بني اسراييل خداوند از شما ميخواهد که ازاو بترسيد، درمسير اوگام برداريد، به اوعشق بورزيد وپروردگارخويش را باتمام وجود عبادت کنيد»(تثنيه ١٢: ١٠)و«پروردگارتو رابراي انسان هايي مبعوث کرد که در نزدش مقدس هستند به شرط اينکه همان گونه که به تو سوگند ياد کرد، فرمان هاي اورا اجرا کنند و در مسير اوگام بردارند»(تثنيه ٩: ٢٦).
اکوييناس از ديگر الهيدانان مسيحي، براي رسيدن به نجات وحيات حقيقي، بر نقش ارادٔە انسان درحرکت به سوي خدا از طريق ايمان وانتقال ازحالت گناه به حالت عدالت توجه دارد وازسوي ديگر، اعطاي لطف الهي راعامل اصلي آمرزيدگي ميداند.
در ديدگاه قرآن ، وحي و دين براي نجات بشر آمده تا تکامل روحي و سعادت مادي و معنوي بشر را تضمين کند اين نجات توسط ايمان و عمل صالح و پيروي از دستورات خدا و رسول است که موجب دخول درحيات طيبه است حياتي که اراده وعمل انسان را تابع اراده و خواست خدا ميکند درنتيجه محل ظهوراسماي الهي گشته ودرجوارقرب ربوبي سکنا مي - گزيند.
از ديدگاه عهد جديد، هدفمندي حيات بشر بدنبال انگاره سقوط بشرومفهوم فدا ورستاخيز مسيح است و مفهوم نجات بخشي وحي اين است که خداوند از روي محبت و لطف خويش ، پسر يگانۀ خود را به جهان فرستاده تا براي نجات مردم بر صليب آويخته شود و به جاي مردم جان خود را فدا کند و کفارٔە گناهانشان باشد.