چکیده:
امامت در کنار توحید، نبوت و معاد از اصول بنیادی تفکر شیعه است. تنها باشناخت درست و همهجانبه آن میتوان دین خدا را به درستی شناخت و ازگمراهیها در امان ماند. امامت در نگاه شیعه تنها در شئون ظاهری آنخلاصه نمیگردد. امام به اذن خداوند بر هستی ولایت دارد و ولایت باطنیروح امامت است. در این نوشتار برای اثبات ولایت باطنی ائمه(ع) در آغازبه بررسی کاربرد دو معنای واژه ولایت؛ یعنی قرب و سرپرستی میپردازیم،و با اندیشه در قرآن و روایات، شئون گوناگون ولایت باطنی ائمه(ع) رادر محورهای زیر به اختصار بیان میداریم: هدایت باطنی، پشوایی درجهان آخرت، عرضه اعمال بر امام(ع)، شهادت بر اعمال، نزول تقدیراتالهی، ارکان زمین، تحمل اسم اعظم، علم غیب، تصرفات و معجزات،نورانیت باطنی.
خلاصه ماشینی:
"و نیز درهمان کتاب آمده است: امام حجتی از سوی خدای تعالی بر مردم و واسطهای بین آنان و پیامبر اکرم(ص) در بیانتفصیلی احکام دین و تعلیم معارف الهی و تفسیر قرآن کریم و ارتقای مردم به درجات بالایعبودیت و رساندن آنان به مراتب علم و فضیلت است.
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه کریمه میگوید: حقایق و باطن اعمال و صفات نفسانیه از قبیل کفر و ایمان و سعادت و شقاوت و خلاصه آنچه کار قلب است و از حواس ما پنهان است بر ما پوشیده است و چنین مطالبی را درباره کسانیکه حاضرند نمیتوانیم دریابیم تا چه رسد به کسانی که با آنها تماسی نداریم مگر این کهخداوند این حقایق را برای کسی آشکار سازد و گواه بر آن شود.
2 بنابراین، نزول ملائکه و روح بر قلب مبارک امام و پذیرش همه آنچه تا سال آینده رخخواهد داد از شئون ولایت باطنی امامان است و این دسته از روایات نیز بر این که ولایت باطنیاز شئون امامت است، گواهی میدهند.
آصف آن یک حرف را گفت و زمین میان او و تخت بلقیس درهم نوردید تا تخت راحاضر ساخت و این عمل در کمتر از چشم به هم زدنی انجام یافت، و ما هفتاد و دو حرف ازاسم اعظم را داریم و یک حرف آن نزد خدا است که در علم غیب برای خود مخصوص ساخته وهیچ قدرت و توانی نیست جز به یاری خدای بزرگ و بلند مرتبه."