چکیده:
در این پژوهش، پژوهشگر به مقایسهی هوش معنوی و سلامت روانی مادران دارای کودکان ناشنوا، نابینا و عادی پرداخته است. روش پژوهش علی - مقایسهای و همبستگی بوده است. جامعهی آماری این پژوهش را تمامی مادران دانشآموزان ناشنوا، نابینا و عادی از مقطع راهنمایی در سال تحصیلی 90-89 در شهر کرمانشاه تشکیل دادهاند، نمونهها شامل 70 نفر از مادران کودکان عادی، 70 نفر از مادران کودکان نابینا و70 نفر از مادران کودکان ناشنوا بودند که به شیوهی نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحله ای انتخاب شده اند. ابزاری که در این پژوهش به کار گرفته شد مقیاس سنجش هوش معنوی کینگ (SISRI-24) و پرسشنامهی سلامت روانی (SCL-90-R) میباشد. دادهها به وسیلهی روش تحلیل واریانس یک راهه و همبستگی تجزیه و تحلیل شد، نتایج نشان داد بین هوش معنوی و سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا، نابینا و عادی تفاوت معناداری وجود دارد و هوش معنوی میتواند پیش بینی کننده ی سلامت روانی این مادران باشد.
خلاصه ماشینی:
"نمرهکل هوشمعنوی 18/46 31/18 *35/0- **89/0 **87/0 **90/0 **92/0 1 نتایج جدول 3 نشان میدهد که بین نمره کلی هوش معنوی و ابعاد آن (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای فردی، هوشیاری فرارونده، بسط تجربه آگاهانه) با سلامت روانی در مادران دارای کودکان نابینا و ناشنوا همبستگی معناداری وجود دارد.
تاریخچه بررسی هوش نشان داده است که موفقیت شخص در زندگی فردی و اجتماعی نه فقط به SQ بلکه به عوامل دیگری شخصیتی نیزبستگی دارد این عقیده که مفهوم هوش، عوامل اجتماعی، هیجانی، شناختی و معنوی را در برمیگیرد از سوی بسیاری از پژوهشگران پذیرفته شده است و هوش معنوی به عنوان سازه جدیدی در تکمیل دیدگاه سنتی هوش با تأکید بر نقش مشارکتی مولفه های معنوی برای رفتار هوشمندانه مطرح شده است و اما پژوهش حاضر به بررسی مقایسه هوش معنوی و سلامت روانی در مادران دارای کودکان نابینا، ناشنوا و عادی میپردازد، نتایج پژوهش 4 عامل هوش معنوی (تفکر وجودی انتقادی، تولید معنای فردی، هوشیاری فرارونده و بسط تجربه آگاهانه) را پیشنهاد میکند.
اگرچه بین این عوامل بهدست آمده در فرهنگ های دیگر از لحاظ ساختاری شباهت وجود دارد و این نتیجه میتواند احتمالا ناشی از شرایط خاصفرهنگی و اجتماعی و یا ناشی از ویژگیها و خصوصیات گروه نمونه پژوهشی حاضر (مادران دارای کودکان نابینا، ناشنوا و عادی) و سایر محدودیتهای پژوهش بهدست آمده باشد، به طور کلی افرادی که هوش معنوی بالاتری دارند در مواجهه با استرسهای زندگی، سازگاری و توانایی بالاتری خواهند داشت و در نتیجهکمتر به مشکلات روانی و دیگر پیامدهای منفی زندگی مبتلا میشوند."