چکیده:
در این نوشتار، شیوة حدیثی به عنوان یکی از شیوههای تحقیق در مطالعات قرآنی مورد توجه واقع شده و اعتبار روایات تفسیر مورد بررسی قرار گرفته است؛ نخست به سه شیوة فرعی در بررسی حدیثی یعنی تحقیق سندی، تحقیق محتوایی و بررسی جهت صدور، اشاره و در پی آن با طرح دیدگاههای مفسران و صاحبنظرانی همچون علامه طباطبایی و آیتالله معرفت، نظر آیت الله معرفت که تحقیق محتوایی در احادیث تفسیری را مقدم بر تحقیق سندی و صدوری میداند، مورد قبول واقع شده است. چنین مینماید که از نظر مرحوم معرفت، روایات پیامبر( بر اساس آیة 44 سورة نحل و روایات اهل بیت( بر اساس حدیث ثقلین در تفسیر دارای حجیت است و اعتبار روایات صحابه و تابعین در معانی لغوی و شأن نزول و نقل روایات پیامبر( با شرایطی پذیرفتنی است؛ وی، روایات تفسیری پس از تقسیمبندی به روایات خبر واحد، متواتر و احادیث محفوف به قراین، نوع دوم و سوم را دارای اعتبار میداند و در مورد روایات آحاد صحیح و موثق دیدگاههای مفسران و صاحبنظران را ذکر میکند، و در نهایت آن را نوعی علم عادی به شمار میآورد که در تفسیر معتبر است، اما روایات آحاد غیرموثق در تفسیر را معتبر نمیداند مگر آنکه این
خلاصه ماشینی:
". (عیاشی، 1380ق، ج1، ص180/ نوری، 1298ق، ص214 و 243/ الهی ظهیر، 1304ق، ص143 و 189/ عسکری، 1378، ج3 ، ص133، 305 و180) ظاهر روایت دلالت بر حذف آیات فراوانی از قرآن کریم دارد، اما به علت مخالفت و تعارض این روایت با نص قرآن و عدم توانایی توجیه و تأویل عقلی و منطقی آن و با توجه به آنچه خود عیاشی از قول معصومین( در مقدمة تفسیرش بیان داشته(عیاشی، 1380ق، ج1، ص9ـ10، باب ترک الروایة التی بخلاف القرآن) مبنی بر اینکه باید روایات را با قرآن سنجیده و در صورت مخالفت با قرآن آنها را کنار گذاشت(روایات عرضه)؛ بنابراین، آن بخش از روایت حاضر که اشاره به وقوع تحریف به نقیصه در قرآن دارد، قابل اعتنا نیست و کنار گذاشته میشود و با توجه به اینکه نظیر این روایت از سیاری غالی نیز نقل شده (عسکری، 1378، ج3، ص133) و با در نظر گرفتن این نکته که از روشهای جعل حدیث توسط غالیان گنجاندن افکار و عقاید غلوآمیز خود در میان کلمات معصومین( بوده است."