چکیده:
با توجه به جایگاه عظیم تسبیح در قرآن اعم از تسبیح خداوند و مخلوقات، با طرح دو ساحت «ذات» که از هرگونه قیدی مبراست و «ظهور» که دربردارنده هرگونه صفات و کمالات مخلوقات است، کوشش می شود تا کیفیت تسبیح همه موجوات، مراتب تشکیکی آن، تسبیح انسان کامل و تفاوت آن با تسبیح سایر مظاهر تبیین گردد و نیز به شرح تنزیه و تشبیه و تنزیه از تنزیه و یا تسبیح از تسبیح که همان «یسبح بحمده» است پرداخته شود
خلاصه ماشینی:
"در غیر این صورت همان طور که متکلمین برای فرار از مشکلات بسیاری که-با توجه بهمبانی عقیدتی خود-با تفاسیر قرآن پیدا میکنند متوسل به معنای مجاز و تأویلات سطحیاز قرآن میشوند لازم میآید دربارۀ این آیات نیز به تسبیح مجازی متوسل شویم و بگوییماین آیات تنها به دلالت موجودات برذات و آفریننده و صانع یکتا اشاره دارد؛بدون اعتقاد بهاینکه همۀ موجودات حقیقتا تسبیح حق را میگویند و اصلا حقیقت وجودشان تسبیح است،بلکه با اعتقاد به اینکه این انسان است که با دیدن آنها چنین برداشت میکند پس دلالتآنها برصانع یکتا را حمل برتسبیح در نظر انسان میکنیم.
با این توصیف،دیگر لازم نیست همچون متکلمین از ترس تشبیه،تسبیح مظاهر را تسبیحمجازی معنا کنیم؛بلکه با این فهم از معنای تسبیح،میتوان نتیجه گرفت که هرچند مسبحاصلی،وجود مطلق است که از هرگونه عدم و سوء و نقص مبرا و منزه است،اما به لحاظتبعی،هرمظهری نیز به میزان ظهور وجود در او مسبح حقیقت وجود میباشد،در نتیجه بههمین میزان صفات وجود،همچون علم و ادراک و نطق نیز در آنها ظاهر شده و به همیننسبت به تسبیح خود واقفند و تسبیح قولی و حقیقی دارند(نه فقط تسبیح حالی و مجازی کهمتکلمین قائلند).
دنی فتدلی*فکان قاب قوسین او ادنی»/}(نجم:8 و 9)پیش رفته و در تمام مظاهر بینهایت هستی مطلق،حق تعالی را به نظاره نشسته و او را از عدم ظهور در مراتب بینهایت خویش منزه و مبراساخته است و این تسبیح بینهایت دست نمیدهد مگر در فنای افعالی و صفاتی و ذاتی کهانسان کامل،خود و همۀ مظاهر را فانی در هستی بینهایت کرده و حقیقت همۀ مخلوقات راکه فنای محض در ذات یکتای احدی هستند،به عین الیقین مشاهده میکند و در مقام فنای ازفنا،به حق الیقین متحقق میشود و هم اوست که میتواند مخاطب آیۀ شریفه{/«سبحان ربکرب العزة عما یصفون»/}(صافات:180)باشد."