چکیده:
گرچه در مورد مفهوم تعهد سازمانی و رابطه آن با سایر متغیرها، پژوهشهای متعددی انجام گرفته است لکن هوش معنوی به عنوان عاملی اثرگذار بر رفتار فردی، اجتماعی و به تبع آن رفتار سازمانی، طی سالهای اخیر در ادبیات سازمان و مدیریت مطرح شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و تعهد سازمانی انجام گرفته است. بر این اساس ضمن مرور ادبیات نظری، متغیرهای مربوط و مقیاس سنجش آنها، چارچوب کلی مطالعه شکل گرفت. استراتژی این پژوهش زمینهیابی (پیمایشی) از نوع همبستگی، ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد شده تعهد سازمانی (mayer & allen,1984,342) و هوش معنوی (Smith, 2005) است. نتایج تحلیل دادهها که از طریق آزمون همبستگی اسپیرمن محاسبه شده است، حاکی از آن است که از بین ابعاد دهگانه هوش معنوی به ترتیب توجه به مکانهای مذهبی و متولیان آن، تجربههای معنوی، اعتقاد به مفاهیم مذهبی و احساس هدفمندی در دنیا، دارای بیشترین همبستگی با تعهد سازمانی است (p<0/05) هم چنین، فرضیه اصلی پژوهش که به بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و هوش معنوی میپردازد، باقی مانده و بیشترین رابطه همبستگی مرتبط با رابطه هوش معنوی و تعهد عاطفی است. نوآوری پژوهش حاضر در اعتباریابی پرسشنامه هوش معنوی و بررسی رابطه هوش معنوی و تعهد سازمانی است تا جایی که پژوهشگران اطلاع دارند تاکنون مطالعهای در مورد ارتباط آنها انجام نشده است.
خلاصه ماشینی:
"با وجود پژوهشهای انجام گرفته در مورد هوش معنوی و معنویت در مطالعات خارج از کشور (جدول شماره 1)، پژوهشهای اندک انجام شده در در داخل کشور، تنها در ارتباط با هوش معنوی و رهبری تحول آفرین ( فرهنگی و همکاران، 1388، 31-57)، هوش معنوی و شادکامی (یعقوبی، 1389، 85-95)، هوش معنوی و سلامت روانی (معلمی و همکاران، 1389، 235-242) - Spiritual intelligence - Kandy است.
نوبل (2000، 22) هوش معنوی را ظرفیتهای درونی انسان دانسته و علاوه بر موارد مورد اشاره ایمونز (2000)، - Emotional intelligence - Daniel Goldman - Zohar and Marshal - Immunes - Nobel دو قابلیت دیگر را نیز بدان افزوده است: (1) شناخت آگاهانه این که واقعیات فیزیکی دارای حقیقتی چندگانه هستند که آگاهانه یا ناآگاهانه با آنها در تعامل لحظه به لحظهایم، (2) تلاش برای سلامت روانی، نه تنها برای خود بلکه برای دیگران.
7- نظر به این که بعد احساس هدفمندی در دنیا که از ابعاد هوش معنوی است، با تعهد سازمانی رابطهای قوی دارد و از آنجایی که زندگی سازمانی بخشی از زندگی دنیوی است که افراد، زمان زیادی را در آن سپری میکنند بنابراین پیشنهاد میشود به منظور ایجاد احساس هدفمندی در دنیا، ابتدا زمینههای شکلگیری این حس نسبت به سازمان به وجود آید.
8- گرچه شکلگیری اعتقاد به مفاهیم مذهبی به عنوان یکی از ابعاد هوش معنوی که دارای همبستگی بالا با تعهد سازمانی است از محیط خارج از سازمان به ویژه خانواده و مدرسه شکل میگیرد لکن سازمانها میتوانند مصادیق عملیاتی نمودن این اعتقاد را در استراتژی و عملیات سازمانیشان لحاظ کنند."