چکیده:
از آنجا که زبان پدیده ای زنده و نهادی اجتماعی است، همواره در سیر تحولی خود، به ویژه در برخورد با زبان های هم خانواده، تحت تاثیرعوامل سیاسی، اجتماعی، دینی و فرهنگی قرار می گیرد و بنا به جایگاه و موقعیت خود، حالتی تاثیرگذار یا تاثیرپذیرنده پیدا می کند. براثر این برخورد است که عناصری از زبانی به زبان دیگر راه می یابد و در موارد بسیاری سبب غنای زبان وام گیرنده می شود. البته این امر به زبان یا دوره ای خاص محدود نیست، بلکه می توان گفت که این دادوستد زبانی و به ویژه واژگانی، تقریبا در تمامی زبان های زنده از قدیم ترین ایام رایج بوده و در علم زبان شناسی، به پدیده «وام گیری» یا «قرض گیری» معرف است. در مقاله حاضر، کوشش شده است ضمن بیان اجمالی روند تاثیر و تاثر قاموسی بین زبان ها به طور عام، نحوه ورود واژه های فارسی در زبان های رایج امروز شبه قاره تا آنجا که حدود مقاله اجازه می دهد و درنهایت، میزان دامنه نفوذ کلمات فارسی در زبان های متداول سرزمین بزرگ هند و پاکستان بررسی شود.
The present article tries to summarize the processes of influencing and being influenced by languages in general and the way the Persian words have entered the popular languages of the subcontinent and finally how much Persian words are popular in these languages.
خلاصه ماشینی:
"بررسی جنبههای نفوذ واژگان زبان فارسی در زبانهای شبه قارۀ هند و پاکستان دکتر ابو القاسم رادفر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی-واحد جیرفت چکیده از آنجا که زبان پدیدهای زنده و نهادی اجتماعی است،همواره در سیر تحولی خود،به ویژه در برخورد با زبانهای هم خانواده،تحت تأثیر عوامل سیاسی، اجتماعی،دینی و فرهنگی قرار میگیرد و بنا به جایگاه و موقعیت خود،حالتی تأثیرگذار یا تأثیر پذیرنده پیدا میکند.
سر انجام،عامل اجتماعی،از مهمترین عوامل در حیات زبانها است؛یعنی،انتقال و مهاجرت گروهی از مردم از مکانی به مکان دیگر و آمیزش این گروه مهاجر با ساکنان اصلی،موجب پیدایش روابط زبانی تازهای میشود(فهمی حجازی،1379:35-33، به اختصار) با توجه به موارد بالا،از مهمترین و اصلیترین عامل نفوذ زبان فارسی در شبه قاره و تأثیرپذیری زبانها و گویشهای متعدد و متنوع آن سرزمین بزرگ،یکی عامل دینی و دیگری عامل فرهنگی-به سبب یکی بودن اصل و منشأی زبانهای باستانی ایران مانند زبان فارسی باستان و زبان سنسکریت از سوی دیگر-بوده است.
(مداح،1950:59-50،به اختصار) شاید ذکر این مطلب نیز خالی از فایده نباشد که در زبانی مانند«پر تهوی راج راسو»، به دنبال سیاحت و تجارت بین ایرانیان و اعراب با مردم شبه قاره،واژههای فارسی و عربی بدان راه رفته است که از آن میان به عنوان نمونه میتوان از کلمات فارسی مانند نشان، شاه و پادشاه،آواز،تیغ،تیر،کمان،شاد،هزار،باغ،زنجیر،رخ،بازی،شتاب،تیز و سر تاج یاد کرد.
(صدیقی،1358:45-43) همان طور که اشاره شد،با حملات پیاپی محمود غزنوی به هندوستان(حدود 13 بار) و انتشار زبان فارسی در آن منطقه،این زبان،در مدت زمان کوتاهی،زبان رسمی،علمی، ادبی و حکومتی بیشتر مناطق شبه قاره شد؛تا آنجا که تقریبا تمامی امور دولتی با همین زبان انجام میشد و مردم این سرزمین هم برای نیاز ارتباطی روزانۀ خود واژهها و ترکیبات فارسی را به کار میبردند."