چکیده:
اسدالله وجهی از این خاندان به مقام ملکالشعرایی دربار رسید. او شاعر و نویسنده والامقام اردو و فارسی بود که به غالب دکن شهرت یافت. وجهی نخستین نثرنگار اردوست که کتاب سبرس او را نخستین اثر منثور ادبی زبان اردو میدانند. کتاب دیگر او هم به نام قطب مشتری، سبب شد که او را اولین نقاد ادب اردو بنامند. وی در این کتاب به بیان معیارها و اصول نقد شعر و شاعری پرداخته است، کتابی که هنوز هم اعتبار خود را حفظ کرده است. بررسی محتوای کتاب سبرس که اولین تمثیل صوفیانه در زبان اردو به شمار میآید نشان میدهد که نویسنده کتاب کاملا تحت تاثیر دوائر معروف فتاحی یا سیبک نیشابوری بوده است، که نویسنده مقاله حاضر بر آن است تا به بیان این تاثیرپذیری پرداخته، موارد مشابه را در حد امکان نشان دهد.
خلاصه ماشینی:
بررسی تطبیقی سبرس وجهی با حسن و دل و دستور عشاق سیبک نیشابوری ابو القاسم رادفر* چکیده {IBاسدالله وجهی از خاندان وجهی است که همچون دیگر خاندان ایرانی،با شکل گرفتن حکومت قطب شاهیان در جنوب هند و رونق گرفتن زمینههای مختلف فرهنگی و حمایت پادشاهان این سلسله از اشخاص برجستۀ ایرانی و بعضا غیرایرانی به دبار خود،راهی دکن شدند.
بررسی محتوای کتاب سبرس-که اولین تمثیل صوفیانه در زبان اردو به شمار میآید -نشان میدهد که نویسندۀ کتاب کاملا تحت تأثیر دو اثر معروف فتاحی یا سیبک نیشابوری بوده است؛که نویسندۀ مقالۀ حاضر بر آن است که این تأثیرپذیری و موارد مشابه را در حد امکان نشان دهد.
در دورۀ معاصر،نخستین فردی که دربارۀ اسدالله وجهی-ملک الشعرای دربار محمد قلی قطبشاه-بهطور جدی تحقیق کرده،مرحوم مولوی عبد الحق-پدر زبان اردو-است که کتابهای سبرس و قطب مشتری را با مقدمههایی محققانه به چاپ رسانده است.
به قول«دیوی سنگه چوهان»،پربودهچندرودی در سرزمینها و زبانهای مختلف بهویژه زبان گجراتی اثر بسیار گذاشته و براساس این نظر،فتاحی نیز آن را دیده و تحت تأثیر آن قرار گرفته و به قول نور السعید اختر،«کرشن مشر»پیشرو فتاحی است و از اشعاری که در دستور عشاق آمده است،این فکر تقویت میشود که فتاحی از اثر«کرشن مشر»استفاده کرده است.
مولوی عبد الحق براساس این موارد نتیجه میگیرد که وجهی صرفا حسن و دل را پیش نظر داشته و دستور عشاق مدنظر او نبوده است.
گیانچند هم این نظر را دارد و سبرس را اثری میداند که وجهی به سبک آن بیش از پیش توجه کرده و نثر را در آن به بلندی رسانیده است و میتوان آن را در زبان اردو اولین کوشش در انشاپردازی داستان دانست(گیانچند، 1987:127).