چکیده:
با توسعه دانش و فناوری و گسترش حیطه های کسب و کار از جمله سازمانهای مجازی یا تحت شبکه، بنگاههای اقتصادی گسترش یافته و محیط کسب و کار به محیط رقابتی و پر از چالش تبدیل شده است و پارادایمهای جدیدی ظاهر شده که بقا را برای بسیاری از سازمانها مشکل ساخته است؛ بزرگترین امتیاز پارادایم جدید کسب و کار، یادگیری بیان شده است. بنابراین، سازمانهایی موفق اند هستند که سرعت یادگیری آنها از سرعت تغییرات بیشتر باشد. از طرفی، اعتماد سازمانی نقش چشمگیری در افزایش مشارکت در سازمانها دارد و فرصتی را برای همکاری افراد و سازمانها ایجاد می کند تا بر مبنای آن سرمایه گذاری خود را افزایش دهند. در این پژوهش پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی میان 240 نفر از کارکنان و اعضای هیئت-علمی دانشگاههای دولتی پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق که به صورت تصادفی انتخاب شدند، توزیع و پس از جمع آوری بیش از 80% پرسشنامه داده ها استخراج شد. روایی محتوایی هر دو پرسشنامه را استادان مدیریت آموزشی تایید کردند و پایایی پرسشنامه های یادگیری سازمانی و اعتماد سازمانی با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب ۰/۷۳و ۰/۸۲ تعیین شد. در این پژوهش از آزمون شاپیروویلک برای بررسی نرمال بودن نمرات، ضریب همبستگی پیرسون برای بررسی رابطه بین متغیرها، رگرسیون خطی و انحنایی و تحلیل واریانس برای بررسی فرضیات استفاده شد. همچنین، برای آزمون فرضیه ها داده ها در دو مرحله اعتماد افقی و اعتماد عمودی و مؤسسه ای تجزیه و تحلیل شد. از رگرسیون چند متغیره و روش تحلیل مسیر نیز برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق رابطه معنادار بین مؤلفه اعتماد افقیr=0.242)) و مؤلفه اعتماد عمودی و مؤسسه ای r=0.272)) با یادگیری سازمانی وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که رابطه بین مؤلفه اعتماد عمودی و مؤسسه ای با یادگیری سازمانی معنادار است (p=0.021). همچنین، رابطه بین مؤلفه اعتماد سازمانی افقی با مؤلفه اعتماد سازمانی عمودی و مؤسسه ای معنادار است (p=0.0001)، اما رابطه بین مؤلفه اعتماد سازمانی افقی و یادگیری سازمانی معنادار نیست و به همین دلیل، این رابطه از مدل نهایی پژوهش حذف شد.
خلاصه ماشینی:
"آیا بین دیدگاه پاسخگویان در دانشگاههای علوم پزشکی و غیر پزشکی در خصوص متغیرهای یادگیری سازمانی،مؤلفه اعتماد سازمانی افقی،مؤلفه اعتماد سازمانی عمودی-مؤسسهای تفاوت وجود دارد؟ جامعه آماری این پژوهش را کلیه اعضای هیئت علمی رسمی و نیز کارکنان رسمی و پیمانی دانشگاههای دولتی علوم پزشکی و غیر پزشکی جنوب شرق کشور تشکیل دادند که در سال تحصیلی 89-1388 در دانشگاههای هرمزگان،علوم پزشکی بندرعباس،بیرجند،علوم پزشکی بیرجند،شهید باهنر کرمان،علوم پزشکی کرمان،سیستان و بلوچستان،علوم پزشکی زاهدان،زابل،علوم پزشکی زابل و دریانوردی چابهار مشغول خدمت بودند که از بین کارکنان و اعضای هیئت علمی دانشگاههای یاد شده 240 نفر به عنوان نمونه و به صورت تصادفی انتخاب شدند که پس از توزیع پرسشنامهها تعداد 195 پرسشنامه مطابق جدول 1 جمعآوری شد.
همچنین،نتایج این پژوهش با یافتههای به دست آمده از تحقیقات کاریز و شاو )4002,wahS dna resuaK( در زمینه اعتماد سطح بالا و مشارکتهای موفق،ازاگ )6002,gazO( در زمینه اعتماد و تعهد هنجاری،راندری ,eerednaR( )6002 در خصوص سطح اعتماد و دانش آفرینی در سازمان،داس و تنج و تنگ )8991,gnaT dna saD( در خصوص تأثیر سرمایه اجتماعی در سازمان بر انتقال دانش،آدلر و کرون )2002,nworK dna reldA( در خصوص تأکید بر وجود رابطه معنادار بین سرمایه اجتماعی و انتقال دانش در سازمان،ریبیری )5002,ereibiR( در خصوص تأکید بر اعتماد سازمانی به عنوان یک عامل اساسی تسهیلکننده در تولید دانش،حمیدیزاده )5002,hedazidimaH( که به این نتیجه رسید که در دانشگاهها اعتماد و همکاری مبنی بر اعتماد بین دانشگاهیان مهمترین جنبه فرهنگ سازمانی در دانشگاهها به شمار میرود و تمایل اعضای هیئت علمی به تسهیم دانش با دیگران به میزان اعتماد میان آنان بستگی دارد،لاجوردی و خان بابایی dna idravjaL( )7002,ieababnahK در خصوص تأکید بر وجود مهارتهای مکمل و فضای اعتماد به عنوان مهمترین عوامل در تسهیل مدیریت دانش در هردو مؤلفه خلق و انتقال دانش مطابقت دارد."