چکیده:
دولت عباسی که پیدایش خویش را مرهون بهرهبرداری زیرکانه از احساسات ضد اموی جامعه اسلامی و به ویژه دوستداران اهل بیت( میدید، طراحی خاصی برای تثبیت حکومت و گسترش سیطره بر همه جغرافیای جهان اسلام در پیش گرفت. آنان در دوره اول حیات حکومتشان با استفاده از ابزارهای متعددی، همه گرایشهای سیاسی و فکری پرطرفدار آن روز را به سمت خویش متمایل ساختند و از به کاربستن همه ابزارهای ممکن برای مشروعیت بخشی و تحکیم جایگاهشان دریغ نورزیدند. مجموعه اقدامات سیاسی، عقیدتی و فرهنگی ایشان در دوره شکلگیری و تثبیت، شبهاتی را پیرامون مسأله امامت و حوزههای پیرامونی آن پدید آورد. این مقاله به بازخوانی ابزارهای عباسی در چالش آفرینی مسیر امامت شیعه برای نیل به اهدافشان پرداخته است.
خلاصه ماشینی:
"3 [1] حرکت برنامه ریزی شده عباسیان اگرچه به اذعان بسیاری مرهون حرکت ابتدایی علویان در قیام بر علیه امویان به حساب میآید، (دینوری، 1363: 2/ 140، بدء الفتن و الدولة العباسیه) اما با بهرهبرداری ایشان از وصیت اثبات ناشده ابوهاشم فرزند محمد بن حنفیه و رهبر کیسانیه به امامت محمد بن علی عباسی رنگ و بوی دیگری گرفت، (لیثی، 1384: 81 ـ 85) و این باور که امامت کاملا به ایشان منتقل شده را در ایشان قطعی ساخت.
محمد بن علی عباسی (118-125ﻫ) دریافت برای پیاده سازی طرح انتقال حق امامت از خانوادهای به خانواده دیگر باید افکار عمومی را برای پذیرش وضع جدید آماده کند، از این رو جانب احتیاط را گرفت و از پیروانش خواست بدون تعیین فردی مردم را به دوستی اهل بیت: دعوت کند.
شواهد زیادی برای دروغین بودن شعار دعوت به سوی اهل بیت: وجود دارد که نشان میدهد عباسیان با نیرنگ و دسیسه برخی علویان را فریفته و پس از بهرهبرداری لازم، ایشان را از صحنه حذف کردهاند.
اصرار ابوالعباس سفاح برای فهیمدن محل اختفاء محمد نفس زکیه و ابراهیم بن عبدالله نشان دهنده احساس خطر او از حرکتهای انقلابی و نظامی سایر مخالفان بنیامیه و دوستان اهل بیت: است، این حرکتها قطعا برای آینده حکومت عباسی خطر آفرین به حساب میآمدند.
ابوسلمه به دعوت برای رضایت اهل بیت: اعتقاد داشت، اما هیچگاه امام را به عنوان تنها هدایتگر جامعه نمیپنداشت به همین جهت اولویت حمایت خود از علویان را به ترتیب امام صادق( عبدالله محض و عمر الاشرف قرار داده بود."