چکیده:
مبحث مدیریت اسلامی و به تبع آن تعریف مدیر اسلامی، بحثی پیچیده و درخور توجه است که در صورت پیاده شدن صحیح آن در جامعه، سلامت و سعادت دنیا و آخرت را با خود به ارمغان خواهد آورد. بدیهی است قبل از پیاده نمودن عملی مدیریت اسلامی در جامعه، باید در حیطة علمی تعریفی دقیق و مطابق با موازین اسلامی از این مقوله در اختیار داشته باشیم و ناگفته پیداست که تنها منبع قابل استناد در این زمینه قرآن مجید و سیرة پیغمبر| و ائمة اطهار^ است. مقالة حاضر به بررسی اصول مدیریت اسلامی از دیدگاه مولای متقیان امام علی× اختصاص دارد. بدین منظور ابتدا توضیح مدیریت به صورت مختصر در دستور کار قرار گرفته و سپس با توجه به مفهوم مدیریت اسلامی به ضرورت و اهمیت مدیریت در اسلام اشاره شده است. آنگاه مبحث انواع رهبری از دیدگاه قرآن و تفاوت مدیریت اسلامی و مدیریت غیر اسلامی (غربی) مطرح شده و با اشارهای مختصر به ویژگیهای یک مدیر موفق، ویژگیها و اصول مدیریت اسلامی و مدیر اسلامی از دیدگاه امام علی× در کتاب گرانقدر نهج البلاغه بررسی شده است. مؤلفههایی چون ویژگی انسانی مدیریت اسلامی (انسانمحور بودن مدیریت در اسلام)، نظم و سازماندهی، خویشتنداری و فروخوردن خشم، درنگ و صبر در صدور فرمان، نیکی به مردم و زیردستان، خودسازی، عدالتمحوری، نقدپذیری و...، به عنوان شاخصههایی از مدیریت اسلامی از منظر امام علی× بررسی میشود و در نهایت اثبات میگردد برخلاف مدیریت غربی که در آن انسان به عنوان ابزاری در خدمت مدیریت و برای کسب درآمد بیشتر است، مدیریت از دیدگاه علوی، انسانمحور بوده و هدف از مدیریت در اسلام سعادت نسل بشر در جهت تعالیم اسلامی است.
خلاصه ماشینی:
"حضرت علی× در نامة خود به مالک اشتر نیز ایشان را به تقوا و مهار کردن شهوات نفس اماره و پرهیز از کبر و غرور فرا میخواند: در این فرمان مخصوصا در مقدمة آن، ساختن شخصیت مالک به وسیلة تقوا و برای آماده ساخت او از برخورداری از وجدان کار مدیریت جامعه شدیدا مورد توجه و اهمیت امیر مؤمنان× قرار گرفته است (جعفری، 1369: 123).
اگرچه قوانین الهی با مجریان الهی همه عوامل سعادت بشر است، با نظر دقیق به سرگذشت زندگی اجتماعی بشر میتوان به این نتیجه رسید که در جوامع بشری چنین نبوده که اگر بهترین قوانین برای زندگی مردم آن جامعه وجود داشته باشد، لازمة قطعی آن این امر باشد که مردم آن جوامع از بهترین زندگی نیز برخوردار بوده باشند، زیرا مسئلة اجراکنندگان قوانین از جهت شایستگی و ناشایستگی تأثیر و اهمیتی بالاتر از خود قوانین دارد (همان: 124).
خودسازی چنان در دیدگاه امام× حائز اهمیت است که در دو نامة طولانی – یکی به فرزندش امام حسن× و دیگری به مالک اشتر - سفارشهای لازم برای ساختن یک فرد کامل و مؤمن و صالح آمده است، به نحوی که به یقین میتوان گفت اگر در کلام مولا بیش از این دو نامه وجود نمیداشت نیز همین دونامه برای ثابت کردن اهتمام ایشان به این امر مهم کافی به نظر میرسید."