چکیده:
نوشتار حاضر طی چهار فصل به بیان سه معنای لغوی کلمه فقه و معنای اصطلاحی آن و سیر تطور و شکلگیری آنها در میان عموم مسلمانان و دانشمندان دینی در طول تاریخ پرداخته و در نهایت به این نتیجه رسیده است که معنای لغوی نخست برای فقه، فهم عمیق معانی میباشد. این معنا پس از نزول آیه 122 سوره توبه به تدریج به معنای دوم که فهم عمیق دین است متحول گردید. سپس در اوایل قرن پنجم، معنای سوم فقه که فهم عمیق احکام شرعی میباشد رواج یافت و تا کنون این معنا میان مسلمانان از لفظ فقه متبادر است. پس در عصر حضور معصومان)ع(، معنای سوم رواج نداشته و به همین جهت نباید نصوص قرآنی و روایی بر این معنا حمل شود. در نهایت در فصل پنجم این نوشتار برخی نتایج علمی برخاسته از فصول قبل بیان شده است.
خلاصه ماشینی:
سیر تاریخی معنای فقه مسعود امامی(340) چکیده نوشتار حاضر طی چهار فصل به بیان سه معنای لغوی کلمه فقه و معنای اصطلاحی آن و سیر تطور و شکلگیری آنها در میان عموم مسلمانان و دانشمندان دینی در طول تاریخ پرداخته و در نهایت به این نتیجه رسیده است که معنای لغوی نخست برای فقه، فهم عمیق معانی میباشد.
او در بیان علت تفاوت تعبیر به علم و فقه در این دو آیه میگوید: هدایت به سبب ستارگان امری است که به راحتی فهمیده میشود از این رو در آیه اول کلمه »یعلمون« به کار رفته است، اما چون درک آفرینش انسانها از یک جان نیازمند فکر و دقت نظر است به همین سبب در آیه دوم کلمه »یفقهون« استعمال شده است؛ زیرا »فقه« به معنای به کار گیری فطنت، زیرکی و دقت نظر میباشد.
(416) این گونه استعمالات در روایات ضرورتا بدان معنا نیست که در زمان صدور این روایات، معنای سوم رواج داشته است، بلکه - چنانچه برخی گفتهاند - فقه و فقیه در این روایات میتواند به همان معنای دانش دین و دانشمند دینی باشد که در مورد یکی از مصادیقش، یعنی علم به احکام شرعی و عالم به آن به کار رفته است.
(430) شیخ بهایی)م 1031) در شرح روایتی که در آن کلمه »فقیه« به کار رفته است به نقل عبارت غزالی میپردازد و میگوید: مقصود از فقه در این روایت، علم به احکام شرعی بر پایه ادله تفصیلی نیست؛ زیرا این معنایی جدید و مستحدث برای فقه میباشد، بلکه مراد، بصیرت در دین است و بیشتر موارد استعمال فقه در روایات به همین معنا میباشد و فقیه نیز کسی است که دارای این بصیرت باشد.