چکیده:
کهنموئی پور (2003) در چارچوب نظریه واج شناسی نوایی و تحت عنوان قاعده تسطیح معتقد است که در شبکه بازنمایی تکیه، بجز آخرین گروه واجی در سطح گروه آهنگ که تکیه اصلی میگیرد، سایر کلماتی که دارای علامت x در سطح گروه آهنگ هستند تکیه دومین می پذیرند. هدف مقاله حاضر پاسخ به این پرسش است که آیا میتوان برای گروه هایی که تکیه دومین را جذب میکنند شاهدی از نظام آهنگ زبان ارائه کرد. برای یافتن پاسخ این پرسش داده هایی که بر طبق قاعده تسطیح برخوردار از تکیه دومین بودند توسط نگارندگان تولید و ضبط شد و منحنی زیروبمی داده های ضبط شده به وسیله نرم افزار پرت استخراج شده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و پس از تحلیل نظام آهنگ آنها مشخص شد که گروه های واجی که تکیه دومین را جذب میکنند، نواخت مرزنمای %H دارند؛ مگر در مواردی که گروهی که تکیه دومین را جذب کرده است، آخرین گروه واجی یک گروه آهنگ باشد که در این صورت نواخت مرزنمای آن تابع نواخت مرزنمای گروه آهنگ خواهد بود؛ به این معنی که اگر گروه آهنگ نواخت مرزنمای %Hیا %L داشته باشد، نواخت مرزنمای آخرین گروه واجی نیز به ترتیب %H و %L% خواهد بود.
In the theory of phrasal phonology and on the basis of the leveling rule، Kahnemuyipour (2003) claims that in the stress representation، the words with symbols in the intonational phrase level، receive secondary stress. The objective of this article is scrutinizing the intonational evidence for secondary stress in Persian. Analyzing the data which had secondary stress and were produced by the authors with Pratt software، revealed that the phonological phrases that take secondary stress are marked by a high boundary tone; except in the cases where the phonological phrase taking secondary stress is the last phonological phrase of an intonational phrase. In this situation، the boundary tone of the last phonological phrase will be subordinate to the boundary tone of the intonational phrase. In other words، if an intonational phrase is marked by a high boundary tone or by a low boundary tone the last phonological phrase taking secondary stress in the intonational phrase، will be marked respectively by a high and a
low boundary tone.
خلاصه ماشینی:
مبنای پژوهش حاضر در مـورد تکیـة دومـین قاعـدٔە تسـطیح ٢ کهنمـوئی پـور٣ (٢٠٠٣) است و سعی میشود به این پرسش پاسخ داده شود که آیا میتوان برای گـروه هـایی که برحسب قاعدٔە تسطیح برخوردار از تکیة دومین میشوند شـاهدی از نظـام آهنـگ زبـان ارائه کرد؛ به عبارت دیگر، آیا گروه هایی که تکیة دومین را جذب میکنند، از تظاهر آهنگـی متمایزی نسبت به سایر کلمات که تکیة دومین ندارند، برخوردارنـد؟ در جسـتجوی یـافتن پاسخی برای پرسش فـوق بـه کارهـای سـایر پژوهشـگران از جملـه فرگوسـن ٤ (١٩٥٧)، مشکوة الدینی (١٣٧٧) و کهنموئی پور (٢٠٠٣) درخصوص تکیة دومـین پرداختـه میشـود و پـس از معرفـی چـارچوب نظـری مقالـه ، کـه در زمینـة تحلیـل الگـوی تکیـه برگرفتـه از کهنموئی پور (همان ) و در زمینة تحلیل نظام آهنگ برگرفته از بکمن و پیرهامبرت ٥ (١٩٨٦) است ، داده هایی که طبق قاعدٔە تسطیح برخوردار از تکیة دومین هستند توسط نگارندگان در نرم افزار پرت ٦ تولید میشود و نظام آهنگ آنها برحسب چارچوب نظـری پـیش گفتـه مـورد بررسی قرار میگیرد و درنهایت این نتیجه به دست می آید که گـروه هـای واجـی کـه تکیـة دومین را جذب میکنند، نواخت مرزنمای %H دارند؛ مگر در مواردی که گروهی که تکیة دومین را جذب میکند، آخرین گروه واجی یک گـروه آهنـگ باشـد کـه در ایـن صـورت نواخت مرزنمای آن تابع نواخت مرزنمای گروه آهنگ خواهد بود؛ به ایـن معنـی کـه اگـر گروه آهنگ نواخت مرزنمای %H (در سؤالهای بله /خیر) یا %L (در جمله هـای خبـری ) داشته باشد، نواخت مرزنمای آخرین گروه واجی نیز به ترتیب %H و %L خواهد بود.