چکیده:
نارسایی تنظیم هیجان ها از مشکلات بنیادین افراد مبتلا به اختلال های خلقی و اضطرابی است. سبک دلبستگی، که از کودکی در چهارچوب روابط مادر- کودک شکل می گیرد، تعیین کننده اصلی شیوه تنظیم هیجان هاست. شکل گیری نابهنجار سبک های دلبستگی، می تواند فرایند بهنجار تنظیم هیجان ها را تحت تاثیر قرار دهد. هدف اصلی این پژوهش مقایسه سبک های دلبستگی بیماران مبتلا به افسردگی و اختلال های اضطرابی و افراد عادی بود. تعداد 224 نفر (87 افسرده، 64 مضطرب، 73 عادی) به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. پس از تشخیص روان پزشکی نوع اختلال، از شرکت کنندگان خواسته شد تا سیاهه دلبستگی بزرگسال (AAI ؛ بشارت، 1384، 2011) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان دادند که سبک دلبستگی غالب در بیماران افسرده، اجتنابی؛ در بیماران مضطرب، دوسوگرا و در افراد عادی، ایمن است. مقایسه سبک های دلبستگی بیماران و افراد عادی، احتمال تاثیرگذاری اختلال سبک های دلبستگی بر نارسایی تنظیم هیجان ها را تایید می کند. تفاوت سبک های دلبستگی بیماران افسرده و مضطرب نیز می تواند تفاوت در نوع نارسایی تنظیم هیجان ها را در این دو گروه توجیه کند.
eficiency in emotion regulation is considered to be a fundamental problem among people suffering from mood and anxiety
disorders. Developing in the context of mother-child relationship from early childhood, attachment style is the major determinant of
emotion regulation. Pathologies of attachment styles may influence the normal process of emotion regulation. The main aim of this study
was to compare attachment styles in individuals with depression, anxiety disorders, and those without these disorders. Two hundreds and
twenty individuals (87 depressed, 64 anxious, 73 normal) voluntarily participated in the study. Following a psychiatric diagnosis of the
disorders, participants were asked to complete the Adult Attachment Inventory (AAI; Besharat, 2005, 2011). The results indicated that the
predominant attachment styles of the depressed, anxious, and normal individuals are avoidant, ambivalent, and secure, respectively.
Comparison of attachment styles of participants provides evidence for the possible impact of pathological attachment styles on emotion
regulation. The differences between attachment styles of the two groups of depressed and anxious patients also may justify their differences
in terms of the kind of emotion regulation deficiency.
خلاصه ماشینی:
"مقایسه سبکهای دلبستگی در بیماران مبتلا به افسردگی، اختلالهای اضطرابی و افراد عادی A Comparison of Attachment Styles in Individuals with Depression, Anxiety Disorders, and Those without these Disorders محمدعلی بشارت استاد دانشگاه تهران کورش محمدیحاصل دانشجوی دکتری دانشگاه تهران Kourosh Mohammadi Hasel PhD Candidate University of Tehran Mohammad A.
Keywords: attachment, depression, anxiety, affect regulation, emotion regulation مقدمه نظریه دلبستگی در زمینه نیاز اصیل دلبستگی و کیفیت روابط مادر (مراقب)-کودک1 (بالبی، 1988)، یکی از کارآمدترین نظریههای تحولی، روابط بین شخصی و تنظیم عواطف و هیجانهاست (ابگی و برنت، 2009؛ اینسورث و بالبی، 1991؛ بشارت، 1391).
با توجه به اینکه پاسخدهی مناسب مراقب به نیازهای بنیادین کودک در تحول هیجانی او مؤثر بوده (بالبی، 1958 نقل از بشارت، 1388) و تعیینکننده اصلی یادگیری روش تنظیم عواطف درماندهساز22، به ویژه در رابطه با دیگران، است (بالبی23، 1969، برترتون24، 1985 و تنانت25، 1988 نقل از بشارت، 1388)، این نظریه میتواند تبیینگر ناتوانیهای افراد مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی26 در تنظیم هیجانها و افزایش رفتارهای پیوندجویی27 آنان برای به دست آوردن امنیت هیجانی1 در موقعیتهای اضطرابزا باشد (ووردن، 2007؛ راسل و دیگران، 2011).
تفاوت سبکهای غالب دلبستگی در بیماران افسرده و مضطرب بر حسب احتمالات زیر تبیین میشوند: حساسیت و پاسخدهی مراقب اولیه به حالتهای هیجانی کودک تعیینکنندة اصلی یادگیری روش تنظیم عواطف و رابطه با دیگران است (بالبی، 1969؛ برترتون، 1985، تنانت، 1988 نقل از بشارت، 1388)."