چکیده:
این پژوهش، مسئله نابرابریهای آموزشی را در بعد مناطق آموزش و پرورش با مطالعه موردی مقطع ابتدایی شهرستان دهلران مورد مطالعه قرار داده است. پژوهش حاضر نوعی مطالعه اسنادی میباشد؛ اطلاعات جمعیتی مورد نیاز این پژوهش با استفاده از دادههای آماری آخرین سرشماری نفوس و مسکن، و نیز اطلاعات مربوط به آموزش و پرورش (دانشآموزان، معلمان و ساختمان های آموزشی) با استفاده از آمار و ارقام موجود در آموزش و پرورش شهرستان مورد مطالعه کسب شده است و سپس این آمار و اطلاعات در فرمهای اطلاعاتی محقق ساخته طبقهبندی و تنظیم شدهاند. به منظور مقایسه و رتبهبندی میزان بهرهمندی مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستا) از آموزش مقطع ابتدایی، از شاخصها و فرمولهای برنامهریزی آموزشی، نظیر شاخص انتخاب منطقه، ضریب جینی، منحنی لورنز و نمودار پنج قسمتی سطوح بهرهمندی مناطق استفاده گردید. در ادامه به منظور تعیین میزان نابرابریهای آموزشی، دادهها و اطلاعات با استفاده از نرخهای ثبت نام و پوشش تحصیلی واقعی، نسبت دانشآموز به معلم، ضریب بهرهبرداری از فضاهای آموزشی و نرخ بازدههای آموزشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در بین مناطق و نواحی مختلف (اعم از شهر یا روستایی) شهرستان دهلران، از حیث بهرهمندی از فرصتهای آموزشی تعادل مناسبی برقرار نیست. از جنبه نرخهای ثبت نام و پوشش تحصیلی و نیز از حیث میزان دسترسی به معلمان مقطع ابتدایی، مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی و گروه پسران نسبت به گروه دختران برتری داشته و در سطح بالاتری قرار دارند. در زمینه دسترسی به فضاهای آموزشی مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برخوردارتر بودهاند و در مورد نرخ بازدههای آموزشی، دختران نسبت به پسران و مناطق شهری نسبت به نواحی روستایی برتری دارند.
خلاصه ماشینی:
"اهم پرسشهایی که پژوهش حاضر در صدد پاسخگویی به آنهاست، عبارتند از: 1) آیا طی سال مورد مطالعه، همه لازمالتعلیمان مقطع ابتدایی در مناطق و نواحی شهری و روستایی شهرستان دهلران از فرصتهای برابر دسترسی به آموزش و پرورش رسمی برخوردار هستند؟ 1- Tomasevski 2) آیا طی سال مورد مطالعه، لازمالتعلیمان مقطع ابتدایی در مناطق و نواحی شهری و روستایی شهرستان دهلران به تفکیک جنسیت از جنبه نرخ ثبت نام و نیز نرخ پوشش تحصیلی، فرصت مساوی داشتهاند؟ 3) آیا طی سال مورد مطالعه، دانشآموزان مقطع ابتدایی مناطق و نواحی شهری و روستایی به تفکیک جنسیت، به طور برابر از وجود معلمان برخوردار بودهاند؟ 4) آیا دسترسی به فضاهای آموزشی یا ضریب بهرهبرداری از فضاهای آموزشی در بین دانشآموزان مقطع ابتدایی مناطق و نواحی شهری و روستایی شهرستان دهلران، در سال مورد مطالعه یکسان بوده است؟ 5) آیا نرخ بازدههای آموزشی (قبولی، مردودی) مقطع ابتدایی مناطق و نواحی شهری و روستایی آموزش و پرورش شهرستان دهلران به تفکیک جنسیت، طی سال مورد مطالعه یکسان بوده است؟ پیشینة پژوهش اسماعیلسرخ (1386) در پژوهشی که با موضوع «نابرابریهای آموزشی و نابرابریهای فضایی در بعد قومی و منطقهای با مطالعه موردی دورة ابتدایی استان آذربایجانغربی در سال تحصیلی 81-1380» صورت گرفته است، چنین نتیجه می گیرد که در سال 81- 1380، نرخ پوشش تحصیلی برای لازمالتعلیمان10- 6 ساله مناطق شهری استان 81 درصد و در مناطق روستایی71 درصد بوده است و از کل جمعیت 6 ساله مناطق روستایی استان حدود 53 درصد، در پایه اول ثبت نام کردهاند.
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نابرابریها در دستیابی به فرصتهای آموزشی، با مطالعه موردی آموزش مقطع ابتدایی شهرستان دهلران در سال تحصیلی 91-1390 صورت گرفت و محقق در ابتدا اطلاعات، آمار و ارقام مورد نیاز را کسب نموده و سپس با استفاده از شاخص انتخاب، ضریب جینی و منحنی لورنز، نمودار سطوح بهرهمندی مناطق از آموزش، نرخهای ثبت نام و پوشش تحصیلی، نسبت دانشآموز به معلم، ضریب بهرهبرداری از فضاهای آموزشی و نرخ بازدههای آموزش، دادها و اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفت."