چکیده:
يكي از ويژگيهاي آشكار جنگ تحميلي عراق عليه ايران اين بود كه، تعمداً نبرد زميني به نبرد دريايي كشانده شد تا از رهگذر گسترش جنگ و بين المللي كردن آن، فشارها بر ايران بيشتر شود. در اين راستا لطمه و صدمه به منافع دولتهاي ثالث و بيطرف موضوعيت يافت، امري كه در حقوِق بين الملل سنتي جايگاه خاصي را به خود اختصاص داده است. اما در نظام امنيت دستجمعي منشور ملل متحد، وضعيت چگونه است؟ آيا ميتوان براي دولت بيطرف حقوِق و تكاليفي شناسايي نمود؟ بدون شك، در چارچوب منشور، ترديدهايي جدي بر مفهوم و كاركردهاي بيطرفي ايجاد گرديده است. در نوشتار حاضر، تحليلي حقوقي از اين موضوع، با تأكيد بر فرآيند دخالت جانبدارانه امريكا و ناكارآمدي نظام امنيت دستجمعي منشور در جنگ عراق عليه ايران صورت گرفته است.
خلاصه ماشینی:
بنابرآنچه در جنگ تحمیلی اتفاق افتاد و باتوجه به عملکرد و اظهارات مقامات برخی از دولتهاو توجیه این اقدامات در قالب ومفهوم عدم تخاصم ، این پرسشها مط رح می شود که آیا این مفهوم ،برداشت و تفسیر جدیدی از بیط رفی تلقی می شود؟ عدم تخاصم چه نسبت و یا ترجیحی برمفهوم بیط رفی دارد یا اینکه چه نسبت و ترجیحی بر منشور ملل متحد و نظام امنیت دستجمعی دارد؟وجوه اشترا ک و تمایز آن دو کدامند؟ا گر ف-رض ب-رج-انبداری قر ارگیرد،معیارو مبنا چیست ؟آیااین معیارو مبنا در چارچوب منشور جستجو می شود؟ ا گر معیار تشخیص و تمیز،مبنای حقوقی داشته ،عامل تشخیص دهنده کدام است ؟این امر به صورت نهادنیه انجام خواهد پذیرفت یا به عهده و تشخیص دولتهاوا گذاشته می شود؟آیا منط قی و حقوقی خواهد بود که برخلاف حقوق عرفی - قر اردادی موجود، با تمسک به عدم تخاصم به جای دفاع از قربانی تجاوز در مقام حمایت از متجاوز بر آمد؟آیا کار آمدی عدم تخاصم در حمایت ضمنی و آشکار از اقدامات علیه صلح و امنیت بین المللی ،جنایات علیه صلح و امنیت بشری و استفاده از س-لاحهای م-منوعه و ش-یوههای غ-یرقانونی ت-جلی پیداخواهدکرد؟ آنچه دراین نوشتار مورد نظر نویسنده مقاله است ،تحلیل حقوقی از فرایند دخالت امریکا در جنگ عراق علیه ایران است ، با تأ کید براین مط لب که تمرکز بحث برنظام امنیت دستجمعی و بیط رفی است .