چکیده:
حکایت و قصه از قدیمالایام نقش موثری در القای مفاهیم و ایجاد انگیزه در مخاطبان داشته است. کلیله و دمنه که نام هندی آن پنجه تنتره است، برگردانی است از آن کتاب به زبان پهلوی توسط بروزیه طبیب. کلیله و دمنه در ادب فارسی منثور و منظوم تاثیر زیادی داشته است. از آن جمله، مولانا در مثنوی دست کم از سه حکایت این کتاب 1- «حکایت شیروخرگوش» 2- «پادشاه پیلان و رسالت خرگوش» 3- «سه ماهی عاقل و نیمه عاقل و جاهل با صیادان»، الهام گرفته و با هنرورزی و تناسب بحث و برداشتهای خاص خود به طرح مسائل عرفانی و اخلاقی در آنها پرداخته است. وی با الهام از حکایات مزبور به گونهای مخاطبان را به سوی مسائل عرفانی سوق میدهد. در این مقاله به چگونگی این مساله پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
از آن جمله ، مولانا در مثنوی دست کم از سه حکایت این کتـاب ١- «حکایـت شیروخرگوش » ٢- «پادشاه پیلان و رسالت خرگوش » ٣- «سه ماهی عاقل و نیمـه عاقـل و جاهل با صیادان »، الهام گرفته و با هنرورزی و تناسب بحث و برداشت های خـاص خـود بـه طرح مسائل عرفانی و اخلاقی در آنها پرداخته است .
مولانا آگاهانه در حکایات مقتبس از کلیله و دمنه به این تأثیرپذیری اشـاره مـی کنـد و حکایات را قشر داستان به حسـاب مـی آورد و بـا برداشـت ویـژه ای کـه از آنهـا دارد، ذهـن مخاطبان را به سوی مغز و حقیقت حکایت هدایت می کند: ایــن کلیلــه و دمنــه جملــه افتراســت ورنــه کــی بــا زاغ لــک لــک را مراســت (دفتر چهارم ، ٣٦٢١) * * * در کلیلـــه خوانـــده باشـــی لیـــک آن قشــر قصــه باشــد و ایــن مغــز جــان (همان ، ٢٢٠٣) * * * از کلیلــــه بــــاز جــــو آن قصــــه را و انــدر آن قصــه طلــب کــن حصــه را (دفتر اول ، ٨٩٩) * * * شـــاهنامه یـــا کلیلـــه پـــیش تـــو همچنـــان باشـــد کـــه قـــرآن از عتـــو فـــرق آنگـــه باشـــد از حـــق و مجـــاز کــه کنــد کحــل عنایــت چشــم بــاز (دفتر چهارم ، ٤-٣٤٦٣) الف : حکایت شیر و خرگوش خلاصة حکایت شیر و خرگوش بر اسـاس روایـت کلیلـه و دمنـه : آورده انـد کـه وحـوش در مرغزاری سر سبز و پر از نعمت به شادمانی مـی گذراندنـد امـا در همسـایگی آنهـا شـیری زندگی می کرد که ناگهان به گروه وحوش حمله مـی بـرد و طعمـة خـود را از آنهـا تـأمین مینمود.