چکیده:
طبقهبندی علوم یکی از مهم¬ترین مباحث در حوزه¬ی علم¬شناسی فلسفی است. در این میان تعیین جایگاه هر یک از علوم از اهمیت بالایی برخوردار است. اخلاق بهعنوان یکی از دانش¬های تاثیرگذار در ساحت اعمال و رفتار آدمیان است. به همین خاطر وصول به جایگاه این دانش در میان علوم گوناگون مهم می¬نماید. در سنت اسلامی نیز این دانش از اهمیت بالای برخوردار بوده است و فلاسفه و حکماء اسلامی در آثار مختلف خود به بررسی و تبیین و جایگاه این دانش در منظومه زندگی بشری پرداخته¬اند. در میان فلاسفه اسلامی فارابی بیش از دیگران به طبقهبندی علوم و نقش اخلاق در این طبقهبندی اشاره داشته است. نوشتار حاضر به تعیین جایگاه اخلاق در طبقهبندی علوم از منظر فارابی اختصاص دارد. فارابی بهعنوان موسس فلسفه اسلامی اخلاق را در طبقهبندی خود از علوم در زمره علوم حکمی و فلسفی قرار داده است و رویکردی اجتماعی و دنیوی علاوه بر نگاه فردی و اخروی به این دانش دارد. در نگاه فارابی اخلاق در زمره¬ی علومی محسوب می¬شود که می¬توان با نگاه فرادینی با این دسته از علوم مواجه شد. به همین خاطر می¬توان گفت که فارابی در سنت اسلامی در زمره¬ی نمایندگان مکتب اخلاق فلسفی و حکمی محسوب می¬شود.
خلاصه ماشینی:
: اخلاق، طبقهبندی، علوم، حکمی، فارابی کلیدواژهها مقدمه طبقهبندی علوم و تعیین جایگاه هر یک از اقسام علوم و رابطهی آنها با یکدیگر از جمله مهمترین مسائل علمشناسی فلسفی است که ریشه در اندیشههای افلاطون و ارسطو دارد، ارسطو علم و معرفت را به نظری، عملی و تولیدی تقسیمبندی کرده است و علوم نظری را به الهی، ریاضی و طبیعی و علوم عملی را به اخلاق، تدبیر منزل (اقتصاد) و سیاست مدن و علوم تولیدی را بهمثابهی یک فن و یا مهارت برای به وجود آوردن اشیاء گوناگون میداند.
آنچه که در این مجال قرار است مورد تحقیق و کاوش واقع شود جایگاه علم اخلاق در این طبقهبندی میباشد و پرداختن به این مسئله که چرا برخی از فلاسفه همانند فارابی اخلاق را بهعنوان یک علم مستقل بهحساب نیاوردهاند و آن را در ذیل علوم مدنی طبقهبندی کردهاند (فارابی، 1381: 7) در حالی که ابنسینا از اخلاق بهعنوان یک علم مستقل یاد کرده است و آن را در ذیل علوم عملی و قسیم علم سیاست مدن و تدبیر منزل بیان کرده است (ابنسینا، 1326: 27) و دیگر این که بسیاری از فلاسفه و اندیشمندان اخلاق را یک علم عقلی بهحساب آوردهاند و معدود افرادی مانند غزالی قائل به شرعی بودن این علم هستند (غزالی، 1380: 15-16) ولی آنچه که مسلم است این است که فلاسفه این علم را با توجه به موضوعش که در خصوص ملکات و رذائل و فضائل سخن میگوید در زمرهی علوم عملی دانستهاند.