چکیده:
غزالی در آثار مختلفش، ابراز میکند که هر انسانی بر فطرتی بینشان (الفطره الاصلیه) متولد میشود اما این والدین هستند که انسان را از فطرت نخستینش به آئین خاصی سوق میدهند. او فطرت را در معانی مختلف و با رویکردهای متفاوت به کار میبرد. در رویکرد انسانشناسی دینی، از نظر غزالی، اولا نمیتوان بهسادگی پذیرفت که فطرت اصلی انسان که با آن متولد میشود دقیقا مطابق با اسلام است و ثانیا برای رسیدن به حقیقت، باید به فطرت اصلی توجه نمود. همچنین غزالی در محک النظر و احیاءالعلوم، با رویکرد منطقی نسبت به فطرت، آن را گاهی مترادف با عقل میداند و گاهی ابزاری شهودی برای فرایند استدلالهای منطقی. در جستار حاضر بر آنیم تا به اهمیت مفهوم فطرت در اندیشهی غزالی و تاثیرپذیری وی در این بحث، از ابن سینا توجه کنیم و نشان دهیم که غزالی، گاهی فطرت را در مباحث انسانشناسانهی دینی مورد توجه قرار داده و گاهی در مباحث معرفتشناسانه و نیز در برخی از مبادی منطق. از این رو، غزالی و ابن سینا را در متن آثارشان مورد توجه قرار خواهیم داد، البته آثاری که در آنها از فطرت بیشتر سخن گفته اند، تا مقایسهی دقیقتری میان آراء آن دو در خصوص فطرت داشته باشیم.
خلاصه ماشینی:
اما در این جستار، بر آنیم تا معانی و کارکردهای فطرت در اندیشه غزالی را مورد توجه قرار داده و به برخی زمینه های فلسفی و کلامی پیش از وی، بویژه فارابی و ابن سینا، اشاره کنیم که غزالی در بحث از فطرت متأثر از آنها بوده است .
ارسطو در این بخش از کتابش ، که از پیچیدگی خاصی برخوردار است ، بیان میکند که مفاهیم اولیه ، مفاهیمی هستند که از طریق استدلال و آموزش ، در انسان شکل نمیگیرند بلکه ریشه در نوس (nous) دارند که گاهی به شهود ترجمه شده و گاهی به درون نگری ,Aristotle) (١١ ,١٩٩١ و البته معانی متعدد دیگری نیز در بر دارد اما ابن سینا آن را به عقل ترجمه کرده است .
بحث منطقی دیگری که در منطق شفا مطرح میشود، و تا آنجا که نگارنده بررسی نموده دیگر متفکران مسلمان بدان چندان توجه نکرده اند، "مقدمات فطریه ی اصلیه " است ، یعنی گزاره هایی که در مقدمات استدلال قرار میگیرند و ریشه در فطرت انسان دارند (همان ، ٦٦).
همچنین غزالی هم سخن با ابن سینا بیان میکند که فطرت نیز ممکن است گزاره ها و احکام نادرست و نامعتبر داشته باشد، یعنی احکام و گزاره های وهمی، و این وهمیات ممکن است قابل تمیز از معقولات اولیه که ناشی از فطرت عقلی هستند، نباشند.