چکیده:
اعتقاد راویان از مسائل تاثیر گذار در سنجش اعتبار روایات، به ویژه در روایات وارد شده در فضائل اهل بیت است. این نکته بسیار مورد تاکید محققان اهل سنت قرار گرفته است. همچنین گرایش به فرق و مذاهب مختلف تاثیر بسزایی در توثیق و تضعیف راویان دارد و هر جا برخی از روایان، اعتقاداتی بر خلاف اعتقادات رجالیان (مولفان کتابهای جرح و تعدیل) داشته باشند، «اهل بدعت» نامیده میشوند. همین مسئله سبب انکار روایات منقول در فضائل اهل بیت شده است، سبب آن نیز وجود راویان شیعی یا رافضی در سند آن روایات است، به ویژه اگر این روایات، موافق و موید مذهب راوی نیز باشد.
دیدگاه رجالیان اهل سنت درباره روایات «اهل بدعت» متفاوت است. برخی روایات آنان را مطلقا پذیرفتهاند، برخی به طور مطلق رد کردهاند، و برخی نیز قائل به تفصیل در مسئله شدهاند. در این نوشتار اقوال آنان به صورت تفصیلی بررسی میشود و بر اساس مبانی و دیدگاه اهل سنت، قول صحیح در پذیرش و عدم پذیرش روایات مطرح میشود
خلاصه ماشینی:
همچنین در دروان اخیر، اختلافات فکری و فرهنگی در جهان اسلام شدت گرفته است، به ویژه اینکه حملات تخریبی نسبت به مذهب اهل بیت( گسترش یافته، و تضعیف روایات منقول در فضائل اهل بیت(، و حتی تضعیف عدهای از راویان، به جهت عقیده و مذهب رواج پیدا کرده است؛ لذا برای بیان میزان اثرگذاری اعتقاد راوی در پذیرش روایات وی، بنابر مبنای اهل سنت و رعایت قاعده الزام، لازم است ابتدا حقیقت این قاعده مهم حدیثی تبیین شود با طرح اقوال مختلف در اینباره، از حیث میزان شهرت و عدم شهرت بررسی گردد تا بتوان قول مشهور را در میان اقوال مختلف شناخته و آنچه با قواعد حدیثی نزد اهل سنت تطبیق دارد، آشکار شده، و صحت یا بطلان ادعای مطرح شده در ضعف روایاتی که در سند آن، روای با عقیده خلاف عقیده رجالیان اهل سنت وجود دارد، روشن گردد.
ابن حجر نیز این قول را در برخی از کتابهایش پذیرفته و گفته است: «اکثر قائل به پذیرش روایات (مبتدع) غیر داعی شدهاند، مگر اینکه روایتی را نقل کند که موافق بدعتش باشد که در این صورت، بنابر رأی برگزیده، روایت او پذیرفته نمیشود.
برخی نیز گفته اند: اگر علم به راستگویی او داشتیم و داعی نیز باشد، در نزد وی سنتی (حدیثی درباره سنت پیامبر() وجود داشته باشد که نزد دیگران نیست، چگونه میتوان آن سنت را ترک کرد؟ (به حدیث او اخذ میکنند) تمامی تصرفات بزرگان حدیث، به نحوی است که اشاره به این دارد اگر بدعت راوی به حدی نباشد که وی را از دایره اسلام خارج کند و خونش را مباح کند، پذیرش روایات وی جایز خواهد بود.