چکیده:
حاکم نیشابوری از محدثان و رجالیان بزرگ اهل سنت است که در کتابهای خود روایات متعددی را در ارتباط با فضایل اهل بیت نقل نموده است. برخی از علمای اهل سنت وی را به تساهل در گردآوری احادیث و بررسی راویان متهم نمودهاند. بررسی دلایل احتمالی انتساب تساهل به حاکم از قبیل عدم تطابق روایات حاکم با شرایط شیخین؛ تصحیح احادیث ضعیف؛ ذکر فضائل اهل بیت؛ دیدگاه وی درباره معاویه؛ و تشیع وی حکایت از آن دارد که دو عامل ذکر فضایل اهل بیت و دیدگاه وی نسبت به معاویه موجب شده است تا برخی علمای اهل سنت به رغم پایبندی حاکم نیشابوری به مبانی اهل سنت در جرح و تعدیل راویان، وی را به تساهل و تسامح متهم نمایند.
بررسی حدیث غدیر حکایت از آن دارد که اسناد این روایت توسط بزرگان اهل سنت تصحیح و حتی متواتر دانسته شده است، در حالی که نقل این حدیث از سوی حاکم، موجب متهم نمودن وی به تساهل شده است.
خلاصه ماشینی:
برای نمونه گفتهاند از شروط بخاری و مسلم در آوردن حدیث در صحیحشان اجماع بر وثاقت راویان تا رسیدن به صحابی است، اما این شرط را حافظ عراقی رد کرده و گفته است: این شرط درست نیست؛ چرا که نسائی گروهی از کسانی را که شیخین یا یکی از ایشان از آنها روایت نقل کردهاند، تضعیف نموده است.
این همان چیزی است که در سخنان ذهبی دیده میشود که میگوید: بیشک در المستدرک احادیث بسیاری وجود دارد که شرط صحت را ندارند، بلکه احادیث موضوع هستند که مستدرک آنها را ذکر کرده است (البانی، سلسله الآحادیث الصحیحه، بیتا: 1/ 200).
این احتمال را میتوان در تصریح سخاوی در فتح المغیث دید؛ آنجا که درباره کتاب مستدرک سخن به میان آورده پس از ذکر ادعای تساهل ایشان گفته است: او چندین حدیث موضوع را در آن آورده و آنها را صحیح شمرده است؛ لذا حاکم به سبب تعصبی که دارد، به تشیع متهم است (سخاوی، فتح المغیث، 1403: 1/ 35).
حق این است که حاکم در بعضی از قضاوتهایش نسبت به بعضی از احادیثی که در مورد فضایل اهل بیت( روایت میکند، منصف بوده و بعضی از آنها را طبق ضوابط شیخین صحیح شمرده است و درباره فضائل معاویه چیزی نمیگوید.
حدیث غدیر به روایت حاکم نیشابوری بعد از آنچه گذشت، یک نمونه تطبیقی از احادیثی را که حاکم در مستدرک خود روایت کرده بررسی میکنیم که به سبب ذکر و تصحیح آن و دیگر احادیث فضائل متهم به تشیع و تسامح شده است.