چکیده:
برخی عناصر داستانی شخصیتی به نام جم/یم که در کتاب اوستا موجود است، شباهتهای صوری بسیار با قصص توراتی و قرآنی مربوط به سلیمان (ع) دارد؛ همانگونه که تصور میشود، داستان جم/یم در شاهنامه به دلیل شباهت بسیار، میتواند نمادی از داستان سلیمان (ع) نیز باشد. دو مبحث «تولد اسرارآمیز» و «اجتباء» که در این پژوهش، مرتبط با خوانشهای موجود درباره این دو شخصیت بدانها میپردازیم، یا در مطالعات پیشین مغفول مانده یا بدون مقایسه مطالب موجود در قرآن کریم، تورات، اوستا و بیتوجه به برخی جنبههای اساسی دیگر نگاشته شده است. مقاله حاضر در پی این هدف است که شباهتهای روایات در دو جنبه از جنبههای محل بحث را به صورت ریشهای بررسی و تحلیل کند. روش پژوهش در مقاله حاضر، تحلیل محتوای روایتهای موجود در قرآن، تورات و اوستا از طریق مراجعه مستقیم خواهد بود. در عین حال، از تفاسیر معتبر نیز برای تحلیل آیات قرآنی بهره میبریم. نتایجی که از این پژوهش با استفاده از روایتشناسی داستانی حاصل خواهد شد، خواننده را از طریق مطالعه تطبیقی با بخشهای جدیدی از جنبههای جالب و نسبتا مشابه زندگانی جم در اوستا و سلیمان (ع) در متون الاهی، آشنا میکند.
خلاصه ماشینی:
مقاله حاضر بر اساس چنین پرسشی پیش خواهد رفت: با بررسی موقعیتهای نمونهوار و مشترک میان داستانها، چگونه میتوان روایات مختلف درباره جم و سلیمان (ع) را در بین ادیان گوناگون توجیه و تبیین کرد؟ فرضیه ما بر این اصل مبتنی خواهد بود که همواره خدا یا والدینی با سطوحی از جایگاه والای دینی، اجتماعی و نظایر آن، برای به دنیا آوردن شخصیتهایی نظیر جم یا سلیمان (ع) برگزیده میشوند که در جهت پیشبرد اهداف روایت مد نظر و تبیین آن، زایشی الگومند و گزینشی یگانه و از پیش تعیینشده را رقم میزنند.
همچون داستان جم، تولد سلیمان (ع)، هم در تورات و هم در قرآن، موهبتی از جانب خداوند در حق پدرش داود (ع) قلمداد شده است.
در این آیه از تورات همچون داستان جم در اوستا، از مکالمهای بین سلیمان (ع) و خداوند سخن به میان آمده است.
در هر حال، به جهت رعایت ایجاز در متن مقاله، تلخیصی از داستان تولد سلیمان (ع) و این مطلب را که ولادت او طبق آیات تورات، موهبتی از جانب خداوند در حق پدرش بوده است نقل میکنیم: یک روز هنگام عصر، داود از خواب برخاست و برای هواخوری به پشتبام کاخ سلطنتی رفت.
هرچند در تورات از پادشاهی داود و سلیمان و در قرآن نیز از نبوت آنان سخن به میان آمده، اما در داستان جم در اوستا، جمعشدن این دو مقام با یکدیگر در شخصی خاص تا حدودی ناممکن تلقی شده است.