چکیده:
اکثر تحقیقات در چارچوب نقش گرایی هلیدی و حسن (1976)، صرفا به ارزیابی نحوهی کاربست یک یا دو نوع ابزار انسجام بخشی متون آموزشی پرداختهاند. چنین نگاه محدودی مانع ارائه الگویی کاربردی از تمام ابزارهای انسجام بخشی این متون که هدف نهایی مطالعه حاضر است میشود. این پژوهش، با بررسی تطبیقی به مسئله کشف رابطهی همبستگی تعداد ابزارهای انسجامبخشی با سادگی یا پیچیدگی متون خوانداری وگفتاری فارسی بیاموزیم (ذوالفقاری، غفاری و محمودی بختیاری، 1387) از مجموعه کتابهای آموزش زبان فارسی به غیرفارسیزبانان پرداختهاست. در همین راستا، ابتدا به روش نمونهگیری نظاممند، 9 درس از متون بهصورت دو درس در میان در هر پایه (27 متن خوانداری و 27 متن گفتاری) انتخاب، دستهبندی و کدگذاری شد. سپس با بررسی و تحلیل کیفی و کمی مشخص شد که رابطهی معناداری بین بسامد چهار عنصر انسجام واژگانی، ارجاع، حذف و ربط و بالا رفتن سطوح پایه (مقدماتی تا پیشرفته) در متون خوانداری وجود دارد و روند تغییرات از نوع افزایشی است. اما در متون گفتاری تنها این رابطه برای دو عنصر انسجامی ربط و واژگانی معنادار بود و روند تغییرات نیز نامنظم بود. به طور کلی، انسجام واژگانی پربسامدترین در حالیکه حذف و جانشینی کمبسامدترین در متون بررسی شدهبودند. هر دو متن نیز، الگوی ترتیبی تقریبا مشابهی شامل انسجام واژگانی، ارجاع درون متنی، ربط، حذف و جانشینی داشتند که میتواند شاخصهای برای ارزیابی و تدوین متون سطحبندی شده استاندارد آموزشی به حساب آید.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش ، با بررسي تطبيقي به مسئله ي کشف رابطه ي همبستگي بين ابزارهاي انسجام بخش در متن هاي آموزشي با سادگي يا پيچيدگي متون خوانداري و گفتاري فارسي بياموزيم (ذوالفقاري، غفاري و محمودي بختياري،١٣٨٧) از مجموعه کتاب هاي آموزش زبان فارسي به غيرفارسي زبانان پرداخته است .
سپس با بررسي و تحليل کيفي و کمي مشخص شد که رابطه ي معناداري بين بسامد چهار عنصر انسجام واژگاني، ارجاع ، حذف و ربط و بالا رفتن سطوح پايه (مقدماتي تا پيشرفته ) در متن هاي خوانداري وجود دارد و روند تغييرات از نوع افزايشي است .
همچنين بايد خاطر نشان کرد که در ميان بررسيهاي زبان شناختي دهه هاي اخير، الگوي انسجامي دستور نظام مند- نقش گراي ١هليدي و حسن (١٩٧٦) با هدف ايجاد متون استاندارد آموزشي مورد توجه پژوهشگران زبان شناسي کاربردي و مطالعات زبان قرارگرفته است Ahmadi ;٢٠١١ ,Ghazizadeh &Ghonsoli ) (٢٠١١ ,Mirzapour & آن ها مسئله انسجام و بافتار متنيت را به دليل عيني بودن ، به عنوان يکي از شيوه هاي ارتباطي زبان ميان گويشوران و معيار اصلي متن سازي تلقي مينمايند.
تحليل کمي ابزار انسجامي ربط در متن هاي خوانداري جدول (٧) تفاوت فراواني مشاهده ، مورد انتظار و باقي مانده هاي پيوند انسجامي ربط در متون فرض شده را نشان ميدهد که جهت بررسي معنادار بودن اين تفاوت از نتايج آزمون آماري x٢ که در خروجي جدول شماره ي (٨) ارائه شده است ، استفاده شد.