چکیده:
چکیده: میبدی تفسیر خود را در سه مرحله یا بهگفتۀ خود در سه «نوبت» پرداخته است. نوبت اول ترجمهای است از آیات قرآن به فارسی روشن؛ نوبت دوم، به تفسیر آیات به مذاق متشرعان اختصاص یافته و در نوبت سوم به نقل گفتههای عارفان و حسب حالهای آنها پرداخته است. اندیشهای که منجر به این شیوۀ بیسابقه در تفسیر گشته است، شباهات فراوانی به آرا و نظریات پدیدارشناسی دارد. میبدی با مطالعۀ پدیدههای خاص (مثل آیات قرآن، و هر پدیدۀ دیگری که در ضمن این آیات از آن سخن رفته است) از دو چشمانداز عرفانی و شرعی، سعی بر آن دارد که پدیدار هر پدیده را از ورای هر چشمانداز (شرعی و عرفانی) مطالعه کند. این مقاله با شیوهای تحلیلیتوصیفی مولفههای مشابه با پدیدارشناسی در تفسیر کشفالاسرار را بررسی میکند و به این نتیجه دست مییابد که کاربرد اصولی همچون تغییر حیثالتفاتیت، مبارزه با تحویلگرایی، اپوخه و... در تفسیر کشفالاسرار، میبدی را بهعنوان پدیدارشناس معرفی میکند.
خلاصه ماشینی:
با درنظرگرفتن این مبحث مهم پدیدارشناسی یعنی گوناگونی حیث التفاتیت و دیدگاه شخص ، که این آزادی را میدهد تا باب اختیار به روی انسان باز باشد و نظرگاه های خود را عوض کند و به پدیدٔە واحد از نظرگاه های گوناگون توجه کند، میبدی نیز این زمینه را برای خود فراهم میبیند و خود را آزاد مییابد که به ابژه های مطرح در قرآن ، از ورای چند چشم انداز (لغوی، شرعی، عرفانی) نظر بیندازد و در هر چشم انداز، آن پدیده را به گونه ای ادراک کند.
هوسرل پدیدارشناسی را فهم و توصیف پدیدارها و علم به تجربۀ هر پدیدار خاص میدانست (احمدی، ١٣٨٢: ١٦٦) این همان کاری است که میبدی انجام داده است ؛ وی با مطالعۀ پدیده ها از دو چشم انداز عرفانی و شرعی، سعی بر آن دارد که پدیدار هریک را از ورای هر چشم انداز مطالعه کند.
با توجه به این موضوع ، پس از اینکه به سعی میبدی، پدیده های قرآنی با پدیدارهای گوناگون ، خود را جلوه گر میسازند؛ دیگر معنی و مفهوم ثابتی ندارند؛ بلکه بسته به اینکه میبدی کدام یک از چشم اندازهای عرفانی یا شرعی را برای درک و توصیف آن ها برگزیند، اشکال متفاوتی به خود میگیرند؛ زیرا هرچیزی با توجه به حیث التفاتیت میتواند تظاهرات نامتناهی داشته باشد؛ از همین روست که پدیدار در نزد هوسرل امر مستقلی نیست که خود مقوم خود باشد؛ بلکه پدیدار حاصل برخورد دو حد فاعل شناسایی و موردشناسایی است (نوالی، ١٣٦٩: ٩٧)؛ بنابراین آنچه در تعیین معنای هر پدیده در کشف الاسرار نقش اساسی ایفا میکند، رویکرد، نظرگاه ، و حیث التفاتیت میبدی است .