چکیده:
تأمل در مصادیق شرعی حقوق زن در نقش همسری، معرف مصادیقی از حقوق زن است که در جامعه کمتر شناخته شده است. به طوری که به نظر می رسد در ارتباط با این مسئله، در منابع سه گانه شرع، عرف و قانون، نوعی ناهمسازی و شکاف وجود دارد. مقاله حاضر با اذعان به پیچیدگی و ذو ابعاد بودن دلایل این تعارض، در نظر دارد از منظر رویکرد روانشناسی اجتماعی، نقش زنان را در این زمینه مورد مطالعه قرار دهد. به این منظور 30 زن ساکن استان تهران که سابقه زندگی زناشویی داشت ند، از حیث چگونگی مواجهه با تضییع حقوق خویش مورد مصاحبه قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل تماتیک، به استخراج پنج تم محوری خودخاموشی، درماندگی آموخته شده، زنانگی فراشرعی، خانواده مداری و اخلاق مداری انجامید که مانع مطالبه گری زنان شده بود. براین اساس زنان با ادراک توانایی های فردی خویش، خُلقیات شوهر و شرایط فرهنگی- اجتماعی جامعه، با اتخاذ رویکرد واقع گرایی از مطالبه حقوق شناخته شدة خود ممانعت کرده و در تضییع حقوق زن و تثبیت وضعیت موجود مشارکت می ورزند.
The reflection in the sharia cases of women's rights as a wife is an example of women's rights, which is less well-known in society. There seems to be a kind of inconsistency in the three sources of sharia, custom and law in relation to this issue. The article, by acknowledging the complexity and multi-dimensions of the reasons for this contradiction, aims to examine the role of women in this regard from the perspective of the Cognitive Balance Theory. To this end, 30 women living in Tehran province who had a marital life experience were interviewed in the light of how to encounter the violation of their rights. Data analysis using the thematic analysis led to the extraction of five key themes included self-silence, learned helplessness, meta-religious femininity, circuit family, and ethical behavior in women that prevented them from claiming. Accordingly, by perceiving their individual abilities and the socio-cultural conditions of their society, the women prevented from claiming their well-known rights by adopting a realistic approach, and they cooperate in violating the women's rights a nd stabilizing the status quo.
خلاصه ماشینی:
و تحصیلات و صبغه خانوادگی عـده ای از زنـان کـه آگاهی آنها از مصادیق شرعی و قانونی حقوق زن را به دنبال دارد، ایـن سـئوال را بـه ذهـن متبادر می سازد که چرا این دسته از زنان در مطالبه حقوق شناخته شـده خـود کوتـاهی مـی کنند؟ آن دسته از اقسام حقوق زن کـه در قـانون بـه صـراحت آمـده و مطالبـه آن از حیـث قضائی امکان پذیر است ، در ارتباط با زنانی که از امکانات لازم برای مطالبه حقوق (امکانـات مالی، قدرت چانه زنی و ...
بنابراین تبیین اینکه چرا زنـان بـا وجود آگاهی از مصادیق شناخته شده حقوق و برخورداری از امکانات لازم برای مطالبـه آن ، عملاً اقدامی انجام نمی دهند و کدام ملحوظات مانع مطالبه گری آنها می شود، هدف اصـلی این مقاله است .
نداشتن روحیه مطالبه گری نگرانی از قضاوت منفی دیگران خودخاموشی اهمیت حفظ محبوبیت نزد شوهر تنش گریزی سرکوب شدن احساس نیاز به حقوق درماندگی آموخته شده باور به عدم امکان مطالبه حقوق اهمیت خانه داری برای زنها توسیع نقش زنانگی و تداوم تضییع حقوق زنانگی فراشرعی غلبه احساس بر تعقل و مشارکت زنان در تضییع حقوق نقض حقوق به دلیل فرار یا کوتاهی در انجام تکالیف ارزشمندی وجود شوهر و حمایت های وی برای زن خانواده مداری ارزشمندی حس مادری بر مطالبه حقوق ارزشمندی ازدواج و تداوم زندگی زناشویی نسبت به احقاق حقوق آخرت گرایی غلبه وجدان اخلاقی اخلاق مداری عدم نگرش حقوقی به زندگی شکل ١: مفهوم سازی واقع گرایی بر مبنای تم های پنج گانه ١.