چکیده:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی پایداری زناشویی براساس سبکهای دلبستگی، الگوهای ارتباطی و صمیمیت جنسی زنان متاهل بود. پژوهش حاضر باتوجه به هدف کاربردی و شیوه اجرا از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متاهل (دانشگاه آزاد واحد تهران شمال دانشکده علوم انسانی و رشته روان شناسی بالینی و عمومی و مشاوره بودند. نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چند مرحلهای تعداد 200 نفر از زنان متاهل (دانشگاه آزاد واحد تهران شمال دانشکده علوم انسانی و رشته روان شناسی بالینی و عمومی و مشاوره ورودیهای 1401 و 1402 کارشناسی و کارشناسی ارشد) انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه دلبستگی هازن و شیور (1987)، الگوهای ارتباطی کریستنسن و سولاوی (1984)، صمیمیت جنسی روزن (1995) پایداری زناشویی (DAS) بود. نتایج پژوهش نشان دادند که بین سبک دلبستگی ایمن با پایداری زناشویی زوجین رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی با پایداری زناشویی زنان متاهل رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بین سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا) با پایداری زناشویی زنان متاهل رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بین الگوی ارتباطی (سازنده متقابل) با پایداری زناشویی در زنان متاهل رابطه و مثبت معنی داری وجود دارد. بین الگوی ارتباطی (توقع/کنارهگیری) با پایداری زناشویی در دانشجویان زن متاهل رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. بین الگوی ارتباطی (اجتنابی) با پایداری زناشویی در زنان متاهل رابطه ای وجود ندارد. بین صمیمیت جنسی با پایداری زناشویی در زنان متاهل مثبت و معنی داری مشاهده میشود متغیر سبک دلبستگی ایمن با ضریب بتای 34/0، متغیر الگو ارتباطی (سازنده متقابل) با ضریب بتای 32/0 و متغیر صمیمیت جنسی با ضریب بتای 29/0 میتوانند به طور مثبت و معنی داری پایداری زناشویی در زنان متاهل را پیش بینی کنند. همچنین، مقدار R2 نشان میدهد 44% از واریانس پایداری زناشویی در زنان متاهل توسط متغیرهای یاد شده تبیین میشود.