خلاصه ماشینی:
"به اعتقاد گروهت،هدف اصلی زبان برقراری ارتباط میباشد2و کودکان دچار نقص شنوایی باید در خلال برقراری ارتباطی که بهطور طبیعی در محیط صورت میپذیرد،در معرض مواجهه با یادگیری زمان برقرار گرفته و تلویحا به این هدف دست یابند.
اصل دیگری که در رویکرد طبیعی مورد توجه قرار میگیرد این است که باید به خاطر داشت که کودکان زبان را از طریق برقراری ارتباط کسب مینمایند.
بر این اساس،خانواده بعنوان اولین بافت اجتماعی که کودک در آن قرار دارد میتواند نقش مؤثری را در (1)-در جنبه شکل،ساختار کلمات یا جملات مطرح است و به عبارتی دیگر،این جنبه از زبان قواعدی را شامل میشود که حاکم بر صداها و ترکیب آنها هستند(واجشناسی)؛قواعدی که حاکم بر ساختار درونی کلمات هستند (صرف)و قواعدی که مشخص میکنند چگونه باید کلمات را با یکدیگر ترکیب کرد تا به جملات مختلف دست یافت(نحو).
به عبارت دیگر چنانچه قبلا نیز اشاره شد نباید با پرداختن بیش از حد به اجزاء و ساختارهای زبانی از هدف غایی که همانا توانش ارتباطی است غافل ماند، بلکه باید کودک را به سمتی هدایت نمود که بتواند توانمندی زبانی خود را بعنوان وسیلهای جهت ارائه عقاید و تجارب خود به کار گرفته و ارتباطی مؤثر و مناسب،با اجتماعی برقرار نماید.
حال که اجمالا به اصول کلی آموزش زبان در رویکرد محاورهای پرداختیم باید به این سؤال پاسخ دهیم که «راهبردها و برنامهریزیهای مداخلهگرانه ما باید واجد چه ویژگیهایی باشد تا بتوانیم کودکان دچار نقص شنوایی را به سمت نیل به هدف غایی زبانآموزی هدایت نماییم؟» لذا در این بخش به تشریح ویژگیهای روش محاوره یا طبیعی میپردازیم."