چکیده:
آزادی علمی بدین معناست که اعضای جامعه علمی به صورت فردی یا جمعی در پیگیری، توسعه و انتقال دانش،به طرق مختلف آزاد باشند.آزادی علمی به معنای اخص کلمه،تنها در دوره جدید تاریخ دانشگاه و طی سدههای نوزده و بیست کم و بیش در جوامع آزاد دنیا به صورت نهادینه درآمد؛اما در این دوره نیز حریم آزادی علمی دانشگاهیان در معرض تجاوز آشکار مختلف قدرت و خشونت بود؛برای نمونه میتوان به مصائب تعداد زیادی از دانشوران در دوران حاکمیت نازیها در آلمان،فاشیستها در ایتالیا و حتی در دوره مک کارتیسم در یکی از لیبرالترین جوامع(یعنی ایالات متحده)در نیمه قرن بیستم اشاره کرد. بدین ترتیب،چالش برای صیانت از آزادی علمی،چالشی تمامنشدنی است.اعلامیه جهانی حقوق بشر(در سال 1948)و بیانیههایی همچون بیانیه لیما(در سال 1988)و تلاش انجمنهای آزادیخواه دانشگاهی در جامعه کنونی ایالات متحده در برابر مک کارتیسم جدید(پدید آمده به دنبال حادثه 11 سپتامبر)،نمونههایی از این چالشها به شمار میروند. آزادی علمی،همانگونه که با رویکردهای نظری و معرفتی مختلفی،همچون کارکردگرا،هنجاری،فلسفه،اخلاق و حقوق،فلسفه علمی،خردسنجی و سرانجام، «جهان حیاتی و علایق شناختی»تبیین میشود،گاهی نیز تا حد یک ایدئولوژی صنفی تقلیل مییابد.آزادی علمی دانشگاه در تعامل منطقی با نظامهای همجوار و محیط پیرامونی،معنا و مفهوم مییابد.این آزادی دارای،لوازم خاص فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و حقوقی خود است و از مسؤولیت و التزام و پاسخگویی اجتماعی،جداییناپذیر است؛همان طور که آزادی علمی در دانشگاه دارای وابستگی مطلق به بودجه دولتی،در حد یک شعار باقی میماند.شرط لازم(و اما نه کافی)برای صیانت از آزادی علمی،استقلال دانشگاهی است و استقلال دانشگاهی نیز از جمله مستلزم درجهای از بلوغ مدنی،صنفی و حرفه ای است تا مأموریتهای دانشگاهی،به نقش پارتیزانی،اجتماع علمی و انجمنهای علمی،به احزاب سیاسی،و پژوهشهای آزاد و بیطرفانه کارشناسی،به مانیفستهای ایدئولوژیک تقلیل داده نشود.
خلاصه ماشینی:
یکی از مهمترین لوازم استقلال دانشگاهی و نیز آزادی علمی، این است که دانشگاهها در
آیین نامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی مصوب جلسههای مورخ 20/4/1374 و 14/6/1374 شورای عالی انقلاب فرهنگی،بر دانشجویان داخل ایران،دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاههای ایران و نیز دانشجویان بورسیه یا ارزبگیر ایرانی خارج از کشور حاکم است و ترکیب کمیته انضباطی و مواردی از مواد آیین نامه به گونهای است که میتواند دستاویزی برای سلب آزادی علمی دانشجویان شود.
وجود چنین قیدهایی درباره تشکلهای دانشگاهی و نیز گنجانیدن عبارتهای یاد شده درباره شرایط مؤسسان آنها،عملا میتواند با تفاسیری،آزادی دانشجویان و اعضای هیأت علمی را محدود کند و از این طریق به آزادی علمی آنها لطمه بزند؛به ویژه آنکه در برخی تفاسیر افراطی از دین،ممکن است بسیاری از فعالیتهای مستقل فرهنگی عضو هیأت علمی یا دانشجو،که در پیوند با آزادی علمی اوست،مغایر با ضوابط شرعی،تلقی و از آن جلوگیری شود.
به طور کلی،آیین نامه نویسی برای فعالیت یک دانشجو و عضو هیأت علمی،مربوط به خود دانشگاهها و دانشگاهیان است که علی القاعده باید از طریق نهادهای صنفی آنها(مانند شورای مرکزی دانشگاهها،انجمن ملی اعضای هیأت علمی و ...
از جمله،پیش شرطهای آزادی علمی این است که کنشگران فکری و علمی بتوانند از حق دسترسی آزاد به اطلاعات و دانش،و امکان مشارکت خلاق در جریان تولید،انتقال و توزیع مبادله اطلاعات به صورت نهادینه برخوردار باشند و بدین ترتیب بتوانند با محیطهای مجازی دانش و اطلاعات در جامعه شبکهای و حیاتی،تعامل کافی برقرار کنند و به دلیل موانعی حقوقی همچون ممنوعیت استفاده از دیش ماهوارهای یا محدودیتهای حداکثری اعمال شده بر سایتها و پرتالها،و نیز موانع زیرساختی مربوط به پهنای باند و سرعت ارتباط با شبکه،از فضای شدیدا رقابتی در فناوری اطلاعات و ارتباط،عقب نمانند.