چکیده:
ادبیات،تولید اجتماعی است که با مطالعه آن میتوان به عناصر جدیدی از حیات فرهنگی و اجتماعی هرجامعه دست یافت.هرچند ادبیات داستانی در جهت کشف و توضیح جهان از زاویه خاص به مسأله مینگرد،اما بهبازتاب بیرونی و درونی مؤلف قابل کاهش نیست؛ بلکه ادبیات بازنمایی خلاق آنهاست.پرسش اساسی این پژوهش درک وضعیت میدانی ادبی و بازنمایی شهر در آثار ادبی ساعدی،در دهههای 1340 و 1350 است.پژوهشگران این مقاله از میان آثار این نویسنده،سه داستان را که به توضیح و توصیف فضای شهری و موقعیتهای شکل گرفته پرداختهاند،انتخاب کرده و پس از مطالعه آنها به بررسی نظم منطقی در آثار این نویسنده پرداختهاند.آثار ادبی دهههای 40 و 50 جزو دوران شکوفایی داستاننویسی ایران محسوب میشوند برای تحلیل وضعیت میدان ادبی ایران در آن مقطع زمانی،ساختارگرایی پیر بوردیو به عنوان نظری پژوهش انتخاب گردید.روششناسی این مطالعه همان روششناسی نظریه ادبی بوردیو است،که در آن بررسیتقابل میان تبیینات امیکی(رویکرد از درون)و اتیکی(رویکرد از بیرون) برای تحلیل آثار ادبیو هنری ساعدی مورد نظر قرار گرفته است.این پژوهش از نوع اسنادی است که در سه سطح تاریخی-سیاسی،اقتصادی-اجتماعی و ادبی ارائه شده است.نتایج این پژوهش نشان میدهد که ساعدی به فضای بیرونی شهر توجه چندانی ندارد،بلکه بیشتر به فضای کارکردی نمادین و فرایند معنایابیدر جهت همبسته کردن عناصر نمادین با فضا توجه دارد
خلاصه ماشینی:
"روششناسی این مطالعه همان روششناسی نظریه ادبی بوردیو است،که در آن بررسیتقابل میان تبیینات امیکی(رویکرد از درون)و اتیکی(رویکرد از بیرون) برای تحلیل آثار ادبیو هنری ساعدی مورد نظر قرار گرفته است.
فرایند حذف نیز در دو مرحله اتفاق میافتد،در مرحله اول بورژوازی با به وجود آوردن یک باور نظم اجتماعی را عادی و طبیعی جلوه میدهد و منش مورد پذیرش را به عنوان منش بدیهی انسان معرفی میکند و در مرحله بعد ساز و کارهای«خشونت نمادین»انحرافات اجتماعی را کنترل میکند؛به گفته بوردیو خشونت نمادین به معنای تحمیل نظامهای نمادها و معنا(فرهنگ)به گروهها و طبقات است به نحوی که این نظامها به صورت نظامهای مشورع تجربه میشوند(جنکینز،در جوفشانی و چاوشیان 5831،261-361).
نظام بورژوازی شهری،فردی مانند برادر بزرگ را برنمیتابد و با سامان دادن یک «باور»او را به عنوان«غیر طبیعی»،«ناهنجار»و«وندال»کنار میزند،و بدتر اینکه برادر بزرگ خود نیز دچار«توهم»میشود و میپذیرد که واقعا ناهنجار و غیر طبیعی بودن وی است که موجب انزوای اجتماعی او گردیده لذا خود را مستحق تأثیر خشونت نمادین میبیند چون این انزوا در نظام شهری بورژوازی به معنای فاسدتر شدن است،و برادر بزرگ که در دام خشونت نمادین افتاده است،کنایههای برادر کوچک را تأیید میکند.
مسأله اصلی ساعدی این است که فضای اجتماعی شهر چگونه شهروندان را به جانب فراموشی اخلاقی سوق میدهد؟ در جایی از داستان آمده که علی چند نفر را مقابل بیمارستان جمع کرده بود تا به همراه اسماعیل آقا بیخبر از این ماجرا آنان را به نزد گیلانی ببرد."