چکیده:
وی پس از قتل خلیلخان به سفارت در هند برگزیده شد و پس از آن نیز به مناصب دولتی در جنوب ایران رسید.حضور او د مناصب مهم حکومتی هم زمان با دریافت حقوق ماهیانه از کمپانی هند شرقی انگلیس بود.از اینرو وی منافع ایران را از مدنظر خود خارج کرد.این پژوهش درصدد است با محوریت قرار دادن وی زمینههای روانی و اجتماعی عمل او را ارزیابی نماید. دوره پادشاهی فتحعلی شاه قاجار حساسترین و بحرانیترین دورانهای تاریخ ایران در مواجهه با دنیای غرب بود.رقابتهای فرانسه، انگلیس و روسیه در منطقه برای نفوذ در دربار ایران از یکسو و مواجه شدن کشورهای ایران،هند و عثمانی با تهدیدهای خارجی از دیگر سو می توانست موقعیتهای بسیار مناسبی جهت بهرهبرداری از اوضاع سیاسی بینالمللی برای ایران فراهم نماید.احساس ناامنی اجتماعی،سیاسی و اقتصادی،دگرگونیهای پیدرپی و انقلابهای بیسرانجام و حاکمیت شمشیر و جهل امکان اندیشیدن به منافع ملی را از بسیاری از دولتمردان سلب کرده بود.محمد نبیخان تاجر و سیاست پیشه این دوران پیوندهای گسترده تجاری با عمال کمپانی هند شرقی انگلیس در جنوب ایران برقرار کرده بود.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامه علمی-پژوهشی علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س) سال هفدهم،شماره 56،تابستان 6831 تجارت و سیاست از کمپانی هند شرقی تا وزارت فارس پیوندهای تجاری و سیاست محمد نبیخان و انگلستان در نیمه دوم قرن 81 و اول قرن 91 دکتر مسعود مرادی1 چکیده دوره پادشاهی فتحعلی شاه قاجار حساسترین و بحرانیترین دورانهای تاریخ ایران در مواجهه با دنیای غرب بود.
از اینرو 3 تن از ایرانیان تجارت پیشه-مهدی علیخان نواب حشمت جنگ،حاج خلیلخان قزوینی ملک التجار ایران و محمد نبیخان تاجر بزرگ بصره-در جهت حفظ منافع تجاری خود به فعالیتهای سیاسی در جهت کسب پشتیبانی انگلستان و کمپانی هند شرقی انگلیس اقدام نمودند.
(سایکس،6631،2/544)لرد مینتو در سال 8081 مامور خود سرجان ملکوم را با توصیه زیر به ایران فرستاد:"هدف مهم دیگری که باید در ایران به آن دست یافت بیرون نگاه داشتن فرانسویان و جلوگیری از تاسیس هرگونه بنگاهی در هر یک از بنادر یا جزایر تحت حاکمیت دولت ایران در خلیجفارس توسط آنها یا خارج نگاه داشتن آنها از هرگونه تاسیسات و بنگاه تجاری در داخل محدوده نفوذ انگلیسها بر حذر داشت جونز نیز به مقامات هند توصیه نمود تا در موقعیت مناسبتری به تصرف این جزیره اقدام نمایند.
به این ترتیب اقدامات تجاری و سیاسی محمد نبیخان که فرجام خوبی برای او و ایران نداشت فرصتهای طلایی را به تهدید علیه منافع ملی تبدیل کرد و سیاستمداران و گارگزاران ایرانی نتوانستند از تضاد بین دول اروپایی و زمینههای همدلی منطقهای که در هند،عثمانی، افغانستان و سرزمینهای عرب پدید آمده بود به نفع خود و منطقه استفاده نمایند."