چکیده:
هدف از پژوهش حاضر فرض و آزمون "الگوی انگیزشی یادگیری ریاضی در دانش آموزان ابتدایی" بود. با بررسی تحقیقات پیشین، در این پژوهش الگوی انگیزشی ارائه گردید که دارای سه دسته متغیر بود. 1. متغیرهای برون زاد شامل: الف) جهت گیری انگیزشی والدین (با چهار بعد رفتارهای شمولی مادر، حمایت مستقلانه مادر، رفتارهای شمولی پدر و حمایت مستقلانه پدر) که توسط "مقیاس ادراک کودک از والدین" مورد اندازه گیری قرار گرفت. ب) جهت گیری انگیزشی معلمان در قبال دانش آموزان (با ابعاد مهار بالا، مهار متوسط، حمایت مستقلانه متوسط و حمایت مستقلانه بالا) که با "مقیاس پرسشنامه انگیزشی معلمان در کلاس" ارزیابی گردید. 2. متغیر میانجی، انگیزش دانش آموز (با ابعاد انگیزش بیرونی، انگیزش درون فکنی شده، انگیزش همانند سازی شده و انگیزش درونی) می باشد. این متغیر با استفاده از "پرسشنامه یادگیری خودگردان کودکان" اندازه گیری شد. و 3. یادگیری ریاضی به عنوان متغیر درون زاد در نظر گرفته شد. روایی و اعتبار هر سه مقیاس محاسبه گردید. نمونه پژوهش حاضر مشتمل بر 148 دانش آموز و 60 معلم کلاس چهارم و پنجم مقطع ابتدایی شهر شیراز است. آزمون الگو، با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر، نشان داد که جهت گیری انگیزشی مادر ( و نه پدر) و معلمان در قبال دانش آموزان به عنوان دو منبع اجتماعی مهم، بر نوع انگیزش دانش آموز تاثیر گذار است. به طوریکه حمایت مستقلانه معلم و مادر به شکل گیری انگیزش از نوع درونی و همانند سازی شده، و مهار معلم و رفتارهای شمولی مادر به انگیزش بیرونی و درون فکنی شده دانش آموز منتهی می شود. نوع انگیزش دانش آموز از نوع بیرونی نیز بر یادگیری درس ریاضی (متغیر درون زاد) موثر است. همچنین رفتارهای شمولی مادر و مهار بالای معلم به طور غیر مستقیم بر یادگیری ریاضی تاثیرگذار بود.
خلاصه ماشینی:
"بهطور خلاصه،نوع سبک انگیزشی بافت اجتماعی که دانشآموز در آن قرار دارد،از جملهاعمال و رفتار معلم و والدین،با نوع انگیزش دانشآموزان ارتباط دارد و از طرف دیگر نوعانگیزش دانشآموز با پیشرفت او در دروس مختلف مرتبط است.
این پژوهش با ارائه یکالگو درصدد برآمد تا نشان دهد که نوع انگیزش دانشآموز با تأثر از جهتگیری انگیزشیوالدین و معلمان میتواند پیشبینیکننده میزان یادگیری دانشآموزان در درس ریاضی باشد.
اما نکتۀ قابل توجه درپژوهش حاضر این است که تنها رفتار مادر در نوع انگیزش کودک تأثیر داشته است،بهگونهای که با افزایش رفتارهای شمولی مادر(یعنی میزان درگیری مستقیم مادر در تکالیف مدرسهایکودک)انگیزش بیرونی و انگیزش درونفکنی شده دانشآموز افزایش مییابد.
چرا چنین است؟در این پژوهش میانگین نمره بعد حمایت مستقلانه معلم درپرسشنامه نزدیک به میانگین ابعاد دیگر است(برای ابعاد حمایت مستقلانه بالا،حمایتمستقلانه متوسط،مهار بال و مهار متوسط به ترتیب میانگین برابر است با 39،37/8،30 و 30/4)&%03313YSRG033G% اما به نظر میرسد ساختار متمرکز مدارس در ایران و نیز شیوه تدریس قالبی معلمان(سخنرانی)،عملا امکان حمایت مستقلانه بالای معلم از دانشآموز در کلاس درس را از بین میبرد،علیرغماینکه معلم تمایل دارد که حمایت مستقلانه داشته باشد و آنرا در پاسخگویی به پرسشنامههاییمشابه ابزار تحقیق حاضر اعلام میدارد.
بنابراین باتوجه به ساختار متمرکز تعلیم و تربیت درایران ایجاد محیطی برای حمایت مستقلانه بالا بسیار مشکل است اما با تغییر شیوۀ تدریسسخنرانی به مشارکتی که قابل کاربرد در کلاسهای ما نیز میباشد(خوشبخت،1380)میتوانحمایت متوسط معلم از نوع مستقلانه را افزایش داد که در نهایت انگیزش درونی دردانشآموزان ترغیب شود."