چکیده:
نماد پردازی به عنوان یکی از جلوه های ادبی شعر شاعران سرکش و عصیان گر عرب نظیر امل دنقل جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است. او یکی از شاعران برجسته ی مصر در دوره ی معاصر است که از این شیوه برای بیان اعتراض و انتقاد خود استفاده می کند. وی به اندازه ای زبان نمادین را متناسب با موقعیت به کار می برد که شعرهای او، علاوه بر تفسیر رویدادهای سیاسی و اجتماعی، نوعی پیش بینی اوضاع جامعه نیز است. تنوع نمادهای او و کاربرد بجای آنها، نشان از آگاهی گسترده ی او از میراث عربی و دقت و توجه زیاد نسبت به مسائل روز جامعه دارد. امل دنقل، با یادآوری عزت و عظمت گذشته ی ملتهای عربی از طریق این نمادها، بر هویت ملی و میهنی خود تاکید می ورزد و تلاش می کند تا با بیدارسازی وجدان خفته ی آنها و دمیدن روح ایستادگی و پایداری در آنها، جهان عرب را به بازگرداندن این عزت و عظمت فرا خواند؛ زیرا به عقیده ی او گرفتاری های کنونی مردم عرب، ناشی از دور شدن آنها از سرچشمه های فرهنگ و ادب خویش است. او از نمادهای قطرالندی، کلیب، صلاح الدین ایوبی، عبدالرحمن داخل (صقر قریش)، سیف الدوله، ابوالهول و اسب برای اشاره به شکوه گذشته ی عربها بهره می گیرد. این مقاله برآن است تا جلوه های نمادین قدرت و عظمت گذشته ی عربها را در شعر امل دنقل مورد پژوهش و بررسی قرار دهد.
خلاصه ماشینی:
"فصلنامهی لسان مبین(پژوهش ادب عربی)(علمی-پژوهشی)سال سوم،دورهی جدید،شمارهی هفتم،بهار 1391 جلوههای نمادین شکوه و اقتدار گذشتهی جهان عرب در شعر امل دنقل{P*P} دکتر صادق فتحی دهکردیاستادیار دانشگاه تهران-پردیس قم ژیلا قوامیکارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی دانشگاه کردستان چکیده {IBنمادپردازی به عنوان یکی از جلوههای ادبی شعر شاعران سرکش و عصیانگر عرب نظیر املدنقل جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است.
این پژوهش بر آن است تا به پرسشهای زیر پاسخ گوید:1-امل دنقل به منظور یادآوریعزت و شکوه گذشتهی ملتهای عربی از چه شیوهای استفاده میکند؟2-نمادهای مورداستفادهی شاعر برای رسیدن به این هدف بلند چیست؟ فرضیههای پژوهش نیز عبارتند از:1-امل دنقل تلاش میکند تا با نمادپردازی و بیانغیر مستقیم،جهان عرب را متوجه مجد و شکوه پیشین خود سازد.
امل دنقل در شعر خود از میان شخصیتهای تاریخی،بیشتر نمادهاییرا برمیگزیند که به گذشته و میراث درخشان مردم عرب اشاره دارد تا به این وسیله باعثتحریک همت مخاطبان و تشویق آنها به احیای عظمت و شکوه گذشتهی خویش شود.
درست است که شاعر به عزت و عظمت پایمال شده به دست دشمن اشاره میکند،اما اوبه آینده امیدوار است و بعد از اینکه به هموطنان خود توصیه میکند صلح و سازش با دشمن رانپذیرند،به ولادت جدید و خیزش دوباره از طریق رؤیای فردایی که در آن تغییر و تحولی کلی صورت میگیرد و ملتهای عربی علیه استعمار و نظامهای عربی دست به انقلاب میزنند،نویدمیدهد: «فخذ-الان-ما تستطیع:اکنون هر اندازه از حقت را که میتوانی،بگیر.."