چکیده:
مشکلات شنوایی در کودکان کم شنوا، علاوه بر مهارتهای ارتباطی، بر شناخت و تعامل اجتماعی نیز تاثیر میگذارد. جنبه ای از شناخت اجتماعی که در سالهای اخیر توجه فزایندهای را به خود جلب کرده است، تحول نظریه ذهن کودکان میباشد. در ارتباط با تواناییهای عقلانی و شناختی کودکان کم شنوا، حافظه موضوعی بوده که همواره مورد توجه قرار گرفته است: بهویژه نقش مهم حافظه دیداری در به یادسپاری و بازشناسی علایم مربوط به ابزارهای مهم ارتباطی مانندگفتارخوانی، زبان اشاره و گفتار نشانه دار. نتایج حاصل از مطالعات مشخص میسازد که عملکرد پایین کودکان کم شنوا درتواناییهای شناختی مانند هوشبهر و نظریه ذهن بیشتر مربوط به تکیه این تواناییها به سنجش مهارتهای کلامی می باشد، اما درصورت استفاده از ابزارهای سنجش غیرکلامی و با تکیه بر نوع سنجش مبتنی بر مهارتهای دستی ( مانند زبان اشاره) تا حد زیادی نمرات این کودکان بهبود پیدا کرده و تفاوت اندکی با نمرات کودکان عادی در زمینه هوشبهر آنها مشاهده شده است. با این حال در حافظه دیداری در اکثر پژوهشها تفاوت بین گروه کم شنوا و عادی به نفع کودکان عادی گزارش شده است. دراین مقاله به تفصیل به این موضوعات خواهیم پرداخت.
خلاصه ماشینی:
"نتایج بیانگر این بود که علیرغم اینکه هوش کلی کودکان با کمشنوایی یکطرفه با کودکان عادی تفاوتی نداشت ولی کودکان با کم شنوایی یکطرفه در گوش راست نسبت به کودکان با کمشنوایی یکطرفه در گوش چپ از -Martinez-Cruz -Poblano -Conde-Reyes -Nied Zielski -Humeniuk -Btaziak -Gwizda توانایی هوشی کمتری برخوردار بودند.
در پژوهش، باتنر 3 و لانگ فلد 4 (1991) حافظه کوتاه مدت دیداری کودکان و نوجوانان عادی وکم شنوا را مقایسه کردند، آنها دریافتند که وقتی سؤالات به صورت دیداری و غیرکلامی باشد و به طور همزمان اجرا شود، تفاوت معناداری از لحاظ حافظه دیداری کوتاه مدت بین افراد عادی و کم شنوا وجود ندارد، اما وقتی سؤالات به صورت زنجیرهای منعکس میشود افراد کم شنوا پیشرفت پایینتری از خود نشان میدهند و در پژوهشی دیگر که توسط مولوی و وزیری نسب (1379)، صورت گرفت مشخص شد که نمرات حافظه دیداری دانشآموزان کمشنوا کمتر از نمرات دانشآموزان عادی است.
لوپژ کرسپو، دازا و مندز(2012)، پژوهشی با این مضمون انجام دادند که آیا کودکان کم شنوا با شیوههای مختلف ارتباطی حافظه دیداری بالایی دارند؟ در پژوهش آنها کودکان کم شنوایی که به زبان اسپانیولی تکلم دارند و کودکانی که از زبان اشاره اسپانیولی استفاده می کنند و یا از تلفیق هر دو شیوه بهره میبرند، مورد بررسی قرار گرفتند.
مطالعات انجام شده در زمینه حافظه دیداری کودکان کمشنوا بیانگر این است که این کودکان از نظر حافظه دیداری ضعیفتر از کودکان عادی میباشند و همچنین در ارتباط با توانش نظریه ذهن در کودکان کم شنوا این فرضیه میتواند پذیرفته شده باشد که اینکودکان به مفهوم نظریه ذهن رسیدهاند، ولی توانایی زبانی کافی برای درک داستانهای مربوط به تکالیف نظریه ذهن را نداشته باشند؛ پس تأخیر مشاهده شده میتواند ناشی از نداشتن دسترسی به زبان باشد نه یک نقص شناختی پایهای."